نَنوشته‌ها

همه رفتند؛ من مانده‎‎‎ام و خدایم...

نَنوشته‌ها

همه رفتند؛ من مانده‎‎‎ام و خدایم...

ما که می‌دانیم هیچ رابطه ای میان گران شدن مترو و حکم جلب مهدی نی


ما که می‌دانیم هیچ نوع رابطه ای اصلا و ابدا و خدای نکرده میان هاشمی ها و مترو نیست!

می‌دانیم که حتی اقای هاشمی رفسنجانی از صدور حکم جلب فرزندش کاملا خرسند و راضی است.

حتی مطمئنیم که نهایت همکاری را برای بازگرداندن مهدی جانش خواهد کرد!

و ایمان داریم که هیچ نوع رابطه‌ای بین گران شدن بلیت مترو و صدور حکم جلب مهدی هاشمی ابدا نیست!

همانطور که ماجرای تاخیر‌های مترو هیچ ربطی به تبار هاشمی‌ها نداشت....

ما که می‌دانیم....

امروز در گذشته

امروز یاد گذشته‌ها کردم...

یاد روزگارانی که با همه‌ی غر زدن‌هایم به زندگی

در اوج خلوت و تاریکی شب و در کنار همه‌ی گله‌های خواهرم

بیدار می‌نشستم و زل می‌زدم به مانیتور

همراه یک موسیقی از ان‌هایی که روح را جلا می‌دهد...

دلم تنگ شده است برای همه‌ی ان لحظات...همه‌ی ان خلوت‌ها

همه‌ی ان حرف‌ها ، خندیدن و غصه خوردن‌ها

. برای همه‌ی ان اشک‌های شوق و جدایی

برای ان پیمان‌هایی که شکستم...و هزار‌ باره توبه کردم....

-:- -:- -:- -:- -:- -:- -:- -:- -:- -:- -:- -:- -:- -:-

گفته‌اند زندگی سه مرحله است...

کودکی که انرژی و زمان داری ولی پول نداری

جوانی که انرژی و پول داری ولی وقت نداری

. پیری که پول و  وقت داری ولی انرژی نداری...

پ.ن: محتاج دعایم سخت، دعایم کن شدید...

 

 

رابطه ی ریاضیات و خوراکیات!

-:نوشته راه حل! خوب راه حل چیه؟

من: ببین، برای حل کردن  یه مسئله‌ی ریاضی چیکار می‌کنی ؟ اون میشه راه حل.

-:

من: خب ببین مثلا تو 27 تا پفک داری و من چهل‌تا؛ چطوری می‌فهمی من...

-: ا ا ا ..چرا تو چهل‌تا؟ من چهل‌تا داشته باشم خب!

من: باشه، تو 40 تا پفک داری و من 27 تا حالا از کجا می‌فهمی من چند تا بیش‌تر...

-: (با لحنی کاملا خواهشنانه و شیرین!) می‌شه تو هم 27 تات رو بدی به من؟

من:



نتیجه‌ی اخلاقی: لطفا برای مثال‌های ریاضی، از خوراکی‌ها استفاده نکنید!



عکس صرفا تزیینی است!

ببخشید...

      وقتی عابری که سرگردان و غریب از کنارت می‌گذرد،‌با کلمه‌ی ببخشید،‌متوقفت کند و بپرسد:

کجا می‌تونم وضو بگیرم؟

در پاسخش چه خواهی گفت؟

شاید ساده‌ترین جواب را بدهی و بگویی: نمی‌دانم!

شاید هم بگویی توی حیاط!

شاید مثل خیلی‌ها هم به چپ و راست و بالا و پایین اشاره کنی و بگویی آن‌‌جا!   

فکر می‌کنم خیلی کم‌تر برایت پیش بیاید که نگاهی عاقل اندر سفیه بیندازی به سائل، و با لحنی که تلفیقی از تمسخر و تعجب است بگویی:

خب معلومه،

دست‌شویی!