نَنوشته‌ها

همه رفتند؛ من مانده‎‎‎ام و خدایم...

نَنوشته‌ها

همه رفتند؛ من مانده‎‎‎ام و خدایم...

از رنجی که می‌برم...

این روزها و از خیلی روزهای قبل‌تر، سرم را می‌اندازم توی مانیتور و نهایتا دیوار سمت چپم که پر است از عکس‌های مختلف!

حتی در خیابان هم که می‌روم این‌قدر غرق افکار خودم می‌شوم که آدم‌ها را نمی‌بینم کلا!

ولی خب آدمی‌زاد است دیگر! یک مواقعی بلند می‌شود برود از آب‌سردکن لیوان آبی بردارد! یه وقت‌هایی می‌رود که وضویی بگیرد و برسد به نماز جماعت! چشم است دیگر! می‌افتد این طرف و آن طرف!

نمی‌دانم چند نفر این تصویر مشهور را دیده‌اید در باب تفریحات بچه‌های دهه شصتی!

من همان موقع که تصویر فوق‌الذکر را دیدم به نرگس‌م گفتم: من که طبق مشاهدات‌م در این‌جا، می‌گویم تفریح برخی! دهه شصتی‌ها هنوزم همین است! من روزانه شاهدم!!! ( نیازی به اشاره صریح‌تر نیست که کدام دسته از دهه شصتی‌ها و چه جنسیتی دیگر!)

خلاصه همین همکار که وصف‌شان رفت در بالا، هر ازگاهی نان قندی، کلوچه‌ای، بیسکویتی چیزی تعارف می‌کند؛ و وقتی من تشکر می‌کنم و برنمی‌دارم، هی می‌گوید: شما چرا هیچی نمی‌خورین؟!!؟

د آخه برادر من! در حال مرگ‌م باشم از اون دست‌های شما "نوشدارو" هم نمی‌گیرم چه به برسه به اینا!

( البته اینا روتوی دلم می‌گم!)

پ.ن۱: خبیثانه است اگر بپرسم یعنی پسر سه ساله این برادر گرامی! چگونه دارد تربیت می‌شود؟!؟ (و چی می‌شه عاقبت؟)

پ.ن۲: از انصاف که نگذرم گرچه مرد تر و تمیزی نیست ولی خیییییییییییییییلی خوش‌قلب و مهربان و خوش‌رفتار است!دل و روح‌ش معصومیت و سادگی کودکانه‌ای دارد کلا!

 اصلا ظاهر ژولیده می‌ارزد به آن ادم‌های مرتب و اتو کشیده‌ای که افکارشان کثیف است! آنقدر کثیف که روی لجن‌های جوب‌های تهران را نیز سفید می‌کند!

مطلب مرتبط: او نویسی۳ + بوی مرد + بهداشت 

نظرات 19 + ارسال نظر
ستایش یکشنبه 5 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 12:37 ب.ظ http://nobodylovesme.blogsky.com/

بابا مردیم از خنده
یه بار دوستانه بهت گفتم
یه بار دیگه میگم
اینقدر دنبال عیب و ایراد این ذکور نباش
عزیزم از دنیا و زندگی سیر میشی
افسردگی میگیری
می افتی رو دستمون
بابا این مردها درهم هستن
باید همانطوری درهم هم بپذیری
اصلا اگر سوا کنی که دیگه از جنس ذکوریت خارج میشن
خلاصه ما که هدف از خلقت اینها رو نفهمیدی
تو هم با نگاه بهشون دنبال فهمیدن نباش که نمیفهمی

سلام
به همین شیرین کام اگه من دنبال عیب و ایراد اینا باشم!
نیاز نیست اصلا دنبال عیب و ایرادشون بود که؛ میباره ازشون عیب و ایراد!
اصلا من همش سعی میکنم نیگا هم نکنم! ولی خب دیگه آدم نمیشه کور شه اینا رو نبینه که!

صد سال سیاه میخوام نپذیرمشون! اه اه

باید برم یه جایی مث دبستان دخترونه کار کنم که سال تا سال چشمم به این موجودات نیفته اصلا!

پارسا زاهد یکشنبه 5 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 10:01 ب.ظ

به نام خدا

سلام

ببخشید ولی ترشی نخوردید بزنم به تخته دست به آپتون سریع شده در حد تیم ملی، آخ ببخشید که این فوتبال و تیم ملی و اس س و پرس، همشون یه کرباسن و بهشون بگی بالا چششون ابروی فکر کنم اگه اشتباه نکنم گفته شده به تریش قباشون بر می‌خوره. پس سرعت آپتون شده در حد بوندسلیگا. اگه هم می‌گین بوندسلیگا قدیمی شده خب در حد لالیگا :دی

اما از این حاشیه آپ گذر کنیم و وارد متن آپ شویم :دی
خیلی دوست دارم یه بار هم شده به خاطر دوست خیلی عزیز و مهربانم که جدیداً داهیییی هم شدن، :دی، یک بار هم شده نقدی با محتوی مخالفت با متن شما داشته باشم. اما چه کنم که این متن هم حقیقت است.

اما بذارید یکم کاملش کنم
خود این نوع ذکور هم دو دسته هستن.
1- دسته‌ای که این عمل بوووققققق را در هنگام حواس پرتی همه، به غیر از کسانی مثل من که ناخودآگاه چشمشان جذب چنین سوژه‌هایی می‌شود، انجام می‌دهند. (احیاناً چشمان شما هم از همین چشمان این کسان باشد :دی)
2- دسته‌ای که این عمل بووووقققق را در جلوی دیدگان حواس جمع عموم مردم انجام می‌دهند. و پس از آن با محتوی یا دست کم اثر باقی مانده از این عمل، در نوک انگشت مبارک، حرکات خارق‌العاده انجام می‌دهند. مانند درست کردن توپ قلقلی . نا گفته نماند که اکثر این دسته دوم بعد از طی فرایند پیچیده ساخت این توپ قلقلی، چون عشق فوتبال داشته و دارن، آن را به سمت فضای بی خطر (البته شاید ) شوت می‌کنند.
نکته فضای بی خطر طبق آخرین تعریفی که در ذهن دارم، در محیط باز، به سمت آسمان و در محیط بسته به سمتی است در راستای افق که آدمی در آنجا حضور ندارد )


کاش می‌شد به خاطر علی هم که شده نقد مخالف می‌ذاشتم

سلام
واااااااااااااااااااااااااای چه توصیفی!!

بیاد بخونه جناب هاوایی!!

۲.۰.۶.۶ یکشنبه 5 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 11:13 ب.ظ

می دونستید که داشتم کم کم نگرانتون میشدم؟
جدی میگم.. خیلی وقت بود از این پست ها نزده بودین..
نمی دونم. از پوست کلفتیه یا عادت کردیم که بشنویم.

فعلا فقط به خاطر دو خط آخر چیزی نمی گم!



* دبیرستان دخترونه. تو دبستان بابا ها رو راه میدن

سلام

نگرانی براتون خوب نیستا...روی روحیه اون بچه تاثیر منفی میذاره@


نخیرم من به بچه ها میگم هر کی باباشون بیاره 5 نمره ازش کم میشه و اونوقت همه ماماناشونو میارن!

گویای خاموش دوشنبه 6 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 03:20 ق.ظ

به نام خدا

سلام

توی دبستان دخترانه هم با پدران اون بچه ها طرف خواهی بود!

هیچ مفرّی نیست!

سلام
نخیرم ..میگم اونایی که باباشون رو بیارن 5 نمره ازشون کم میشه! اونوخ همشونمامانشون رو میارن!

۲.۰.۶.۶ دوشنبه 6 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 12:40 ب.ظ

اولا که پارسا جون مشک باید خود ببوید نه واسه دل ه علی دایی
در ثانی انگشت مردا که پت و پهن ه اصلا به اون نقاط راه نمی یابد..
ثالثا بووووق...
رابعا سیستم نمره دهی خیلی وقته منقرض شده خانم معلم..
بعدشم اگه یکی مامانش فوت شده باشه چی؟

اصلا شما یه چیزی گفتی ما چرا اینقدر گیر میدیم


سلام
مطمئنید نمیرسه؟ فک کنم از بس تلاش کردن خو بهخود سایز پره های بینیشون ...

-------------------------

گیر ندید دیگه

پارسا زاهد دوشنبه 6 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 05:53 ب.ظ

به نام خدا

سلام

علی بدو بیا که یه نقد به نفع تو

راستی شندیم می‌گن :" موش تو کاسه‌ی آدم وسواسی میفته"

موش...
یعنی اقایون نجسن؟

تولد سه‌شنبه 7 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 12:38 ق.ظ

سلام
میگم حس جان
ینی واقن بچه های الان از اینا دارن ؟!
هوم ؟

سلام

حداقل همشون یه پی سی ساده رو دارن!
یا گوشی موبایل

باران سه‌شنبه 7 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 10:43 ق.ظ

سلام حسی جان

راستش خدمت رسیدم بابت تسلی بخشی و اظهار همدردی ات تشکر کنم
امیدوارم همیشه شاد و بی غم و غصه ببینمت!

...

یه وقتایی که همسرم بعضی مسائلو بیخیالی طی میکنه بهش میگم : اگه حس اینجا بود و میدیدت، سوژه ت میکرد میزد تو وبلاگش :)

سلام...

شرمنده که غیر از این ازم ساخته نبود...

---------

من شدم "لولو" پس

پنجـــره سه‌شنبه 7 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 07:39 ب.ظ http://panjerehneveshteha.persianblog.ir/

دست و مماخ و این ها هم ربطی به جنسیّت داره؟

خ خانوما هم از این کارای حال به هم زنی انجام می دن در ملاء عام! دیدم که میگما!

سلام
خب بعضی مادربزرگا شاید...
تازه اونم نه در ملا عام غریبه ها....شاید جلو نوه ها! ولی نه جلو صد پشت غریبه که!

رب چهارشنبه 8 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 12:35 ق.ظ

اهوم

می ارزد..
خیلی هم می ارزد..

چقد خوب گفتی ..

البته میتونست با رعایت بهداشت بر ارزش خود بیفزاید!

پس بهداشت برایش ارزش افزوده!

ﺩﺍﺩﺍﺵ ﻛﻮﭼﻴﻜﻪ چهارشنبه 8 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 01:45 ق.ظ

ﺳﻼﻡ
ﺩﺍﺷﺘﻴﻢ ﺧﻮﺍﻫﺮ ﺑﺰﺭﻛﻪ? ﺍﻳﻦ ﺫﻛﻮﺭ ﻛﻪ ﻣﻴﻜﻴﻦ ﺧﺐ ﻣﻨﻢ ﺟﺰﻭﺷﻮﻧﻢ!:( ﻣﻦ ﺍﻳﻨﺠﻮﺭﻳﻢ ﻣﻜﻪ?
...
ﺑﻠﻪ!ﺟﻨﺪﻭﻗﺖ ﻗﺒﻼ ﺗﻲ ﻭﻱ ﺧﻮﺩﻣﻮﻥ ﺧﺒﺮﻱ ﭘﺨﺶ ﻛﺮﺩ ﺑﺎﺍﻳﻦ ﻣﻀﻤﻮﻡ ﻛﻪ ﺑﻴﺶ ﺍﺯ60%ﻣﺮﺩﺍﻥ, ﻭﻗﺘﻲ ﭘﺸﺖ ﭼﺮﺍﻍ ﻗﺮﻣﺰﻥ, ﺩﺳﺘﺸﻮﻥ ﺗﻮ ﺑﻴﻨﻲ ﺷﻮﻧﻪ!
ﻭﺍﻳﻨﻮ ﻣﻨﻢ ﻭﺍﺱ ﻣﻮﺍﺭﺩﻱ ﻛﻪ ﭼﺸﻤﻢ ﻣﻴﺎﻓﺘﻪ ﺑﻪ ﻛﺴﻲ,ﺑﻌﻨﻮﺍﻥ ﻛﻨﺎﻳﻪ ﻣﻴﮕﻢ.
ﺍﻣﺎ ﺧﺪﺍﻳﻲ ﺍﻧﻀﺎﻓﻪ ﺗﺮ ﻭ ﺧﺸﻚ ﺭﻭ ﺑﺎﻫﻢ ﺑﺴﻮﺯﻭﻧﻴﻦ?:'(
ﺍﻳﻨﻜﻪ "ﺍﻗﺎﻳﻮﻥ ﺩﺭﻫﻤﻦ" ﻭﺍﻗﻌﺎ ﻗﺸﻨﮓ ﻭ ﺑﺠﺎﺳﺖ, ﺍﻣﺎ ﺧﺪﺍﻳﻲ ﺍﻧﺼﺎﻑ ﻧﻴﺴﺖ!:(

سلام
بله که داشتیم!
روال ننوشته ها نشان میدهد که همواره داشته ایم!

فقط پشت فرمون؟!
گزارش ناقصی بوده پس...

تر و خشک رو با هم نمی سوزونم ولی خب چه میتوان کرد که تنها نود و نه درصد مردان هستند که ابروی یک درصد باقی مانده را می برند ...

گویای خاموش شنبه 11 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 03:06 ب.ظ

به نام خدا

سلام

یه آپ بهداشتی تر پیلیز

سلام

یه مطلب واسه آپ نوشته بودم
بعد امروز زدمش در پلاس!
کلی حاشیه افرین شد....
خدا را شکر کردم که اینجا منتشرش ننمودم!
:دی

تلاش میکنم سوژه بیابم
:دی

گویای خاموش شنبه 11 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 11:18 ب.ظ

به نام خدا

سلام

------
وا؟ خو کنجکاو شدم رفت!


خدا رحم کنه به اون بیچاره ای که قراره سوژه ی تو بشه! :دی

می گم چه خوب شد توی یونی نمی دیدیم همو ها!

سلام
نمیدونی چه لذتی داره وصف ادم هایی که نمیخونند وصف ترا!
:دییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی

اونایی که میخونن اصلا مزه نمیده وصفشون!

۲۰۶۶ یکشنبه 12 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 04:40 ب.ظ

نه دیگه قرار نشد پشت سر هم بهمون فحش بدین
پست بعدی یکی دو هفته ی بعد..

من که اصلا فحش ندادم تا به حال!!

شما یه مورد نشون بدید که من در ننوشته ها فوش داده باشم به کسی!

پارسا زاهد دوشنبه 13 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 12:20 ب.ظ

به نام خدا
سلام
ای بابا اینجا هم که آپ نشده؟
ولی آیا ممکنه اینجا آنتی وومن آپ ش؟
انگار امکان نداره
محاله انگار
محال چی بود؟
محال ذاتی

سلام

آخه ایراد خاصی نیست در "ریحانه‌های آفرینش" که بهش اشاره کنم

مثلا شما یک زن کثیف رو چقدر میبینید در زندگی روزمره؟
یا یک زن بی تربیت فحاش رو؟

خیییییییییلی انگشت شمار...

پارسا زاهد پنج‌شنبه 16 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 12:08 ق.ظ

به نام خدا
سلام
دو تا عکس دیگه اضافه شد
نمیایین شرح بدین :دی؟

سلام
انشالله میام

گویای خاموش پنج‌شنبه 16 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 10:42 ق.ظ

حس؟؟؟؟
چییییییییی شده؟!

دیگه چرا نظراتشو غیرفعال کردی خو، نیگی بیشتر نگران می شیم؟!

مال قبل ترهاست
حدودا یک ماهی پیش

اون کلیپ کلاه قرمزی رو دیدی شعر میخونن روز اول سال نو؟
چی شده؟ هیچی...چی شده هیچی؟
:)))))))

هر وقت قند عسل میپرسه این ریتیم رو میریم! تازگی ها هم ورژن انگلیسیشو میریم!



نگران نباش اصلا

گویای خاموش پنج‌شنبه 16 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 02:31 ب.ظ

دقیقاً به همون قشنگی اجراش می کنید؟

انگلیسیشم مگه هست؟

نه
خشنگ تر از اون
انگلیسیش رو خودمون ساختیم!

گویای خاموش پنج‌شنبه 16 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 02:39 ب.ظ

آهان اینو یادم رفت بگم:
پس قندعسل رو هم می پیچونی؟

مراقب خودت باش :)

پیچاندن تنها راه باقی مانده است وقتی محرم اسراری نیست...
نه؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد