نَنوشته‌ها

همه رفتند؛ من مانده‎‎‎ام و خدایم...

نَنوشته‌ها

همه رفتند؛ من مانده‎‎‎ام و خدایم...

دوست پسرم

از وقتی پیامکی آشنا شدیم؛ هر روز که دروغ است...هر از گاهی دلم هوای‌ت را می‌کرد.

دل‌م می‌خواست هر طور شده بیایم و تو را از نزدیک ببینم...

بالاخره پنجشنبه قرار شد تا اولین دیدار حضورمان رقم بخورد و تنها خدا می‌داند که در دل‌م چه شوقی داشتم برای دیدن تو...

دست خالی که بد بود؛ اما این‌قدر همه چیز ناگهانی رخ داد که تنها توانستم از درب مترو برای‌ت میخک سپید بخرم.

چندان آشنا نبودم با محله‌ات؛ پلاک خانه‌ات را از چند نفر پرسیدم تا رسیدم...و بعد هی  گشتم تا برسم به طبقه تو...

اما وقتی چشم‌م به تو افتاد...

قرارمان این نبود «مجید»؛ قرارمان نبود در دیدار اول این‌طور غافل‌گیرم کنی؛

چشمم که به تو افتاد دل‌م ریخت پایین...بغضم ترکید و اشک‌هایم، پا به پای دل‌م فرو ریخت؛

قرار بود فصل مشترک‌مان، فقط «بیست‌وسوم اسفند» باشد...نه این دقیقا در همان روز و همان سالی که من به این دنیای دنی هبوط کردم، تو به بهشت برین، پر کشیده باشی.

وقتی تاریخ دقیق تولدم را روی سنگ قبر دیدم؛ بدجور پاهایم سست شد!


حالا مطمئنم خدا می‌خواست مرا با تو دوست کند... که خدا «الفت الله بین» قلوب‌مان

وگرنه نه فصل اشتراک‌مان آن بیست‌وسوم اسفند بود و نه پر کشیدنت در «هجده سالگی»

مجید!

خدا می‌داند و خودت که با د‌ل‌م چه کردی...



پ.ن: طرح دوست آسمانی از عجایب آسمانی است


نظرات 17 + ارسال نظر
رفیق جمعه 31 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 11:33 ب.ظ

قضیه همونه که گفتم. یا جای تو بوده زمین یا جای اون!

سلام
اره واقعا....

یه آدم پاک باید میرفت و به جاش یه ادمی عین من می اومد؟

جامانده ق ش جمعه 31 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 11:44 ب.ظ http://http://asemaniha.co/forum/forum.php

با سلام بر شهدای اسلام و جنگ تحمیلی
خوش بحالتون رفتید و ازشهیدتون الهام گرفتید
کاشکی من جامونده جای اون بودم

سلام


شما یادگارانی هستید که حضورتون مثل تابلوهای کنار جاده است..نباشید راه رو گم می کنیم...

گویای خاموش شنبه 1 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 01:06 ق.ظ

به نام خدا

سلام

:"(
--------

اون زمانی که من پیامک زدم، همچین جوابی اومد که نام شهیدی در اون تاریخ ثبت نشده یا یافت نشده یا همچین چیزی..
بعد توی برسا هم صحبتش شد و مطمئن نیستم، اما فکر کنم به این نتیجه رسیدیم که فقط برای پیش شماره ی 912 جواب می ده؛ در واقع برای هر پیش شماره ای شهید مربوط به همون شهر باید اعلام بشه و خب ظاهراً شهرهای دیگه هنوز این طرح رو اجرا نکردن یا هرچی (یادم نیست چقدر از این حرف ها تو برسا زده شد و چقدرش نتیجه گیری شخصی خودمه!)

بعد یادم نیست بچه ها گفته بودن ایرانسل انگار جواب می ده یا نمی دونم شایدم نده..
باید با خط ایرانسلم هم شانسمو امتحان کنم :)


و «اگر جواب نگرفتم» شاید خودم رو یک عدد اس ام اس مهمون یکی از دوستان 912 ای بکنم!
(به جاش هم سان شاین می دم که جبران بشه :پیییی)

---------

خیلی پستت قشنگ بود، خیلی...

سلام
خودم برات می فرستم اصلا
گصه نخور
هر وقتم اومدی تهران، با هم میریم سر مزار دوستان اسموننیمون

گویا یه حسی بود وقتی دیدم این آدم دققققققیقا همون روز و همون سالی که من به دنیا اومدم رفته اسمون
و من پرت شدم رو زمین....

یعنی خیلییییییییییییییی غمناک ولی در عین حال دوست داشتنی...

چندم اسفند بودی راستی؟

تولد شنبه 1 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 01:41 ق.ظ

سلام حس !
خدایی نگران مان کردی ها
آب گلومونو پایین نمیدادیم با آرامش !
نفس گیر بود
: پایین نمیبردم اسکرولو

سلام



من این طرف داشتم به ناباوری هات می خندیدم زیاد
ببخشیییییییید

ستایش شنبه 1 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 09:37 ق.ظ

پارسا زاهد شنبه 1 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 09:46 ب.ظ

به نام خدا
سلام

اون موقع امتحان کردم جوابی نیومد
نه که بیاد و بگه نداریم
اصلاً نیومد
حالا یه بار دیگه امتحان می‌کنم
خوب شد یادم انداختین
ممنونم

سلام
نباید غیر از ماه و روز تولد چیز دیگه ای بنویسید در پیامک
شاید فرمت رو رعایت نکردین که نیومده

پارسا زاهد شنبه 1 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 09:54 ب.ظ

به نام خدا
سلام
راستی این تجربه خودتون بود؟
یعنی شهید تو همون سال تولدتون




ببخشید شوخی می‌کنم
مطمئن شدم تجربه خودتون بوده
چون رقم یکان رو دست زدید

سلام
دقیقا درست است
تجربه خودمه و واسه همین رقم یکان ها رو خط خطی کردم همی

آسمان مهر یکشنبه 2 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 10:38 ق.ظ http://aseman-mehr.com



منم تو اولین سالگرد شهادت دوست آسمونیم به دنیا اومدم
چند وقتی میشه بهش سر نزدم دلم واقعا براش تنگ شده.

اتفاقا من و رضا، دوست آسمونیم، هم وجوه مشترک دیگه ای داشتیم که بماند

ایشالله این دوستامون ما رو هم آسمونی کنن

سلام
خب حیف نیست تعریف نمی کنید؟
ولی مجید دقیقا وقتی من اومدم رفته
:(

انشالله ..
انشالله دستمون رو بگیرن و ببرنمون به اسمون

گویای خاموش یکشنبه 2 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 03:27 ب.ظ

به نام خدا

سلام

دقیقاً چه طوره مگه فرمتش؟
من اون سری (یادم نیست چه طور نوشته بودم) همون جوابی که گفتم برام اومد، این بار همونم نیومد..

یعنی ماه تولد رو باید عدد بذاریم یا اسمش رو؟

سلام
باید فقط روز و ماه تولد رو پیامک کنید بدون هیچ حرف اضافه ای
مثلا:
23اسفند
یا
23esfand

عدد هم حتما باید انگلیسی باشه،‌ نوکیا معمولا فارسی ها رو طوری میفرسته که توی خییلی از ژوشی ها قابل خوندن نیست پس فینگلیش بفرستید

پارسا زاهد یکشنبه 2 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 11:29 ب.ظ

به نام خدا
سلام

نمی‌دونم فرمتش چطوریه
می‌شه توضیح بدین پیامک برام نیومد دقیقاً باید چطوری بنویسم
ترجیحاً با ذکر مثال

سلام
باید فقط روز و ماه تولد رو پیامک کنید بدون هیچ حرف اضافه ای
مثلا:
23اسفند
یا
23esfand

عدد هم حتما باید انگلیسی باشه،‌ نوکیا معمولا فارسی ها رو طوری میفرسته که توی خییلی از ژوشی ها قابل خوندن نیست پس فینگلیش بفرستید

۲۰۶۶ دوشنبه 3 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 10:05 ق.ظ

سلام

چه طرح جالبی. من ازش خبر نداشتم. خدا خیرتون بده

اینطوری راحت و صمیمی که گفتید مجید، یاد خانم فانوس شب افتادم. ایشون طوری از برادرش حرف میزد که تا مدتی فکر می کردم برادر واقعیشه و زنده. (که البته شهدا زنده هستن..)

حالا اسم "دوس پسر" روش نذارید.. دوس پسر جای خودش..
نه. اینکه شوخی بود. جدا اسم دوس پسر روش نذارید


-------------------
رقم یکان باید چیزی بین صفر تا پنج باشه.نه؟
الان نمیخوام در ملاء عام دقیق تر حدس بزنم.. هر چند وبلاگتون خیلی هم بازدید کننده نداره ( به جان خودم شوخی کردم )


سلام
طرح خیلی عالی هست
انشالله خدا خیرم بده :دی

با هم دوس شدیم خب...
دوس پسره چون اسم طرح دوست آسمونیه هست نه برادر آسمانی
البته میدونید وقتی میخواستم براش تیتر بزنم یاد دختر همسایمون افتادم که تازه راهنمایی رفته و خیلی هم خانواده اش مذهبی ان و همش میگه من دلم دوست پسر میخواد که برام پیامک بفرسته
:D
داشتم با خودم فک میکردم کاش واژه ها اینقدر بار منفی نمی داشتند و دوس پسر هم میتونست عین دوس پسر من مثبت باشه...عکسش رو بببین رو سنگ قبر،
تو دلم داشت می موند که چرا هیچی نگفت چرا دوس پسر...
ممنون که بالاخره شما توجه کردید و جرات ابراز

همین یک تیکه آخر که به "جان خودم شوخی کردم" بیانگر ابراز ندامت شما در ملا عام بود و باعث شد من سخاوتمندانه از خطای شما بگذرم
( شکلک خودشیفته فراهانی!!)

گویای خاموش دوشنبه 3 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 07:57 ب.ظ

به نام خدا

سلام مجدد

این بار با همون 916 فینگلیش فرستادم و «بلافاصله» جواب اومد! :)

شهید غلامرضا حاجی وند، بهشت زهرا تهران، قطعه 40، ردیف 13، شماره 16

:"(

هوم...
هههییی...

سلام
خدا رو شکر
تبریک میگم که حالا یه دوست آسمونی داری...

پارسا زاهد دوشنبه 3 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 10:41 ب.ظ

به نام خدا
سلام
بازم نیومد

سلام
فک میکنم بین روز و ماه فاصله گذاشتید نه؟

اگر نشد تاریخ تولدتون رو اعلام کنید خودم براتون یک دوست آسمانی سفارشی میگیرم

گویای خاموش سه‌شنبه 4 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 03:30 ب.ظ

به نام خدا

سلام

راستی یادم رفت از لطفت تشکر کنم، دیگه نیاز نشد زحمت بدیم به شوما :)

کاش بتونم به زودی برم به دیدنش...

سلام
خواهش میکنم ....زحمتی نیست که
:)

انشالله به زودی بیای دیدنش

samyar سه‌شنبه 11 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 03:33 ق.ظ

عالی بود ...ممنون ..

:)

رضی پنج‌شنبه 13 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 11:34 ب.ظ

سلام
خب شما که فرمتو گفتید شمارشم بگید ما هم امتحان کنیم......

توی iلینکی که از خبر این طرح گذاشتم
هست

30003207

جامانده ق ش شنبه 10 مرداد‌ماه سال 1394 ساعت 12:07 ب.ظ http://asemaniha.net/

بنام خدای شهیدان
منم دوست آسمانی دارم بهشت شهدای تهران قطعه 40 ردیف 61 شماره 6 دوست شهید من گمنام هست .معمولا میرم سر میزنم اما شب احیای ماه رمضان که میرم گلزار شهدای گمنام میرم سر مزارش و باهاش درد و دل میکنم امسال خیلی دلم گرفته بود رفتم ازشون خواستم تا برگه مرخصی منو بده شهید حاج حسن تهرانی مقدم امضاء کنه چون حاج حسن تو جبهه فرمانده و دوست سی ساله ام بود. بعد از حاج حسن احساس میکنم خیلی تو دنیا تنها شدم بعد از جنگ شهید مهدی پیرانیان و شهید امیر اسدی و.. رفتند و من جاماندم .البته اینو بگم یک شب حاج حسن اومد بخوابم دید من خیلی ناراحتم دستی به سرم کشید و منو بوسید گفت:حمید خیلی ناراحتی !من گریه کردم گفت: بیا بریم!من با اشک پاسخش رو دادم اما من مهیای رفتن شدم نمیدونم چرا هنوز منو نبردن الله اعلم!

ان شا الله شهادت روزی تون :)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد