نَنوشته‌ها

همه رفتند؛ من مانده‎‎‎ام و خدایم...

نَنوشته‌ها

همه رفتند؛ من مانده‎‎‎ام و خدایم...

خط خطی ها

چشم‌های تو

دروغ می‌گویند

وقتی در چشم‌هایم خیره می‌شوند...

و زبانت، یاری‌اشان می‌کند حتی!


***


واژه‌هایت،

کلافه‌ام می‌کند!

کاش سکوت به دندان بگیری گاهی!


****


زجر دارد؛

وقتی به نوشته‌ای می‌نگرم که می‌بایست این‌جا باشد الان!

و نیست!

زجــــ ــــــــ ـــــــــ ــــــ ــ ــ ـ ـ ـر


***


سکوت تو؛

دروغ است!

و چشم‌هایت سرد.

اما "گام"‌هایت، خوب نشان داد که چهره آرامت؛

فقط

"سکوت" توست!


hmm____by_umerr2000-d59sgd2.jpg


پ.ن: فقط حال من نیست که غرق عذابه...ببین حال مردم مث من خرابه...


نظرات 12 + ارسال نظر
گویای خاموش چهارشنبه 10 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 01:13 ق.ظ

:(

چرا؟
چرا ناراحت؟

[ بدون نام ] چهارشنبه 10 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 10:12 ق.ظ

سلام

این مطلب مخاطب خاص داشته بید؟
ما نَوَفهمیدیم که چی میخای بگی

سلام
اولی و دومی و چهارمی مخاطب خاص داشته بید
سومیش نه
مخاطبش خودمم و حسرت

ستایش چهارشنبه 10 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 10:26 ق.ظ http://nobodylovesme.blogsky.com

سلام حسی عزیز
به نظر من باید با اولی اینطوری مواجه بشی
با دومی
با سومی
وبا چهارمی

سلام
با اولی دقیقا همونطوری ام
با سومی همنطور
با چهارمی الان اینطوری ام:
به خاطر همون فراموشی خودم
با دومی فقط
نخندیدیم به اینجا رسید! بخندیم دیگه چی میشه!

[ بدون نام ] چهارشنبه 10 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 11:47 ق.ظ

هویجوری..
نوشته ت برام دلگیر بود خب..

دیشب که بهت گفتم، کلاً رو دور اخم بودم همش..
تا صبح هم به انحاء مختلف ادامه داشت!
دیگه توقع نداشته باش از این پست «با حس خاص» تو دلشاد بشم!

ما پنج‌شنبه 11 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 08:25 ب.ظ

سلام بر شما

حالی ز ما نمیگیرید چرا؟
شاید که در آز مرده باشیم!!!!
ولی نگران نباش هنوز زنده ایم

راستی این مخاطب چه توانایی داره که چشمهاشم دروغ میگه فوق العاده است خوشمان آمد


سلام علیکم
اتفاقا جویای احوال هستیم از ستایش عزیز
امار داریم مشهد بودید دکی جان و نایب الزیاره ما
:D
خییییییییییییییییییییییییییییییییییلی مهارت داره!

پارسا زاهد پنج‌شنبه 11 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 10:01 ب.ظ

به نام خدا
سلام
نمی‌دونم بقیه هم همین حس رو دارن یا نه
اما هر چه می‌گذره و پست‌های جدید‌تری تو این وبلاگ ننوشته نوشته می‌شه، درک مطلب متن سخت‌تر می‌شه

درک مطلب کنکور از این راحت‌تر بودا

اون قدر رمز آلوده که سواد من قد نمی‌ده :دی

سلام
اتفاقا کد خدا هم پارسال همین چیزی بهم گفت!
خیلی یادتون میکنم این روزا!
همش میگم به قول پارسا زاهد موش تو کاسه آدم وسواسی می افته

پارسا زاهد پنج‌شنبه 11 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 10:04 ب.ظ

به نام خدا
سلام
نمی‌دونم بقیه هم همین حس رو دارن یا نه

انگار هر چی می‌گذره و پست‌های جدیدتری تو ننوشته ها نوشته می‌شه، درک مطلبش سخت تر می‌شه
درک مطلب کنکور خیلی راحت‌تر از این بود :دی

هر چی می‌گذره رمزآلودتر می‌نویسید. این یعنی چی اون وخت

رمز آلود نیس که!
یکم غریب فقط ننوشته هام! همین

گویای خاموش جمعه 12 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 02:44 ب.ظ

به نام خدا

سلام

شماره 3 به اون موردی که توی کامنتای پست قبل گفتی ربط داره آیا؟

سلام
اوهوم

تولد جمعه 12 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 07:45 ب.ظ

سلام
نیدونم چیلا حس میکنم مخاطب دومی منم ! :|

سلام
برای این که احساس می کنی من از حرف هات ناراحت میشم
چون که معمولا جوبی ندارم برای حرف هات
اما اینطور نیست
اگر جوابی نمیدم چون حرفی برای گفتن درباره اشون ندارم و یا به علت مچ درد مجبورم کم و مختصر تایپ کنم؛
این هم اصلا ربط به شوما نداره ..مورد دوم رو می گم

گویای خاموش جمعه 12 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 10:08 ب.ظ

جبران نمی شود اونوخ؟
اگه حال نداری دیکته کن بهم خودم برات بتایپمش

پارسا زاهد شنبه 13 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 10:07 ق.ظ

به نام خدا
سلام

به هر عیدی که آید زنده باشی/ به انوار خدا تابنده باشی
رواحاجت در این عید خدایی/ همیشه خرم و فرخنده باشی

عید سعید غدیر مبارک :)

سلام
تشکر

کودک دانا"amyroes" جمعه 19 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 04:20 ب.ظ

نمی خوام بگم خیلی وبلاگ قشنگی داری!!!!!
ولی خب مثل این که چاره ای ندارم!!!
بیا خوبتون شد؟؟
وبلاگ قشنگه

سلام
خیلیییییییییی هم وبلاگم خشنگه!
اصلا همه میگن سلیقه وبلاگ نویسی قند عسل به خودت رفته! اگر زشته وبلاگم پس وبلاگ تو هم زشته

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد