نَنوشته‌ها

همه رفتند؛ من مانده‎‎‎ام و خدایم...

نَنوشته‌ها

همه رفتند؛ من مانده‎‎‎ام و خدایم...

بی دل باید زیست

دل‌م زیاد بهانه می‌گیرد؛

 

وقتی غر زدن‌هایش را شروع می‌کند، می‌روم آرام کنارش می‌نشینم، نوازشش می‌کنم، لبخند می‌زنم و می‌گویم: هر چه اراده کنی برای‌ت مهیا می‌کنم؛ فقط لب باز کن.

لب باز می‌کند و بهانه می‌گیرد، من هم وعده‌ام را عملی می‌کنم، می‌برمش گردش، خرید، توی پارک دور می‌زنمش، برای‌ش بستنی می‌خرم، همان فیلمی را که دوست داشت می‌خرم تا ببیند

 

اول‌ش تا می‌کند...غر نمی‌زند...اما لبخندش هم محو می‌شود در همان ثانیه‌های اول.بعدتر نه لبخند می‌زند و نه بهانه می‌گیرد، ساکت می‌شود...سکوت می‌کند. می‌پیچد توی خودش. گم می‌شود در من. هر چه می‌گردم پیدایش نمی‌کنم..قهر کرده است و باز خزیده توی غار تنهایی‌اش.


 نمی‌دانم کجاست، چه می‌خواهد حتی. اما می‌دانم اوقات‌ش تلخ است و غمگین؛ و فقط حس‌ش را می‌سپارد تا پیک اشک‌هایم به من برسانند.

 


پ.ن1: حال ما خوب است، مثل همیشه :)

پ.ن2: سهـم ما از خاک وقتی مستطیلی بیش نیست/ جـای ما این‌جاست یا آن‌جا چه فرقی می کند؟ 

نظرات 9 + ارسال نظر
گویای خاموش پنج‌شنبه 18 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 01:06 ق.ظ

به نام خدا

سلام

پ.ن.1.
اما تو باور نکن..
هوم؟
:(


پ.ن.2.
!
:|

salam
:)

داداش کوچیکه جمعه 19 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 12:17 ب.ظ

سلام
جای بستنی یه قهوه تلخ میخوردین خب! ؛)
راستش به من که مزه داد یه بار که حالم اینجوری بود!!! :)))

سلام، اره یه وختایی هم براش قهوه درست میکنم... ولی بازم اروم میشه و میره خودشو گمو گور میکنه

ره پوی وصال جمعه 19 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 04:32 ب.ظ http://rahpoyvesal.blogfa.com

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام عرض ادب و احترام ...

عجب ... جای ما اینجاست یا آنجا چه فرقی می کند ؟!!!!!

الخیر فی ما وقع
یا علی مدد
التماس دعا

سلام
بله...
چه فرقی می کند؟

پارسا زاهد شنبه 11 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 03:25 ب.ظ

به نام خدا
سلام

چه دل حساسى
مواظب باشین تو غار تنهایى زیاد تنها نمونه افسردگى مزمن مى گیره ها

سلام

گویای خاموش چهارشنبه 15 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 12:29 ق.ظ

سلام

کجایی تو؟ :(

سلام
هوینجا

گویای خاموش یکشنبه 19 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 12:53 ب.ظ

سلام

حالت بهتره عزیزم؟ :)

سلام خانم
الحمدالله؛ ممنون :*

رزی سه‌شنبه 28 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 12:50 ب.ظ

سلام
مگه بی دل هم میشه زندگی کرد؟؟؟!

سلام
آری

پارسا زاهد پنج‌شنبه 30 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 01:50 ب.ظ

به نام خدا
سلام

می‌گم یه بستنی یه آبنبات چوبی چیزی براش بخرید شاید آروم گرفت :دیی
اصن به قول خانم ترانه یه کلپچ بهش بدین شاید دلش کلپچ می‌خواد :))))))

سلام!
وای کلیچ چیه دیگه پییییف! نخورین این چیزای به درد نخور رو
به دلم کلیچ بدم که دیگه میره برنمیگرده

تولد چهارشنبه 28 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 02:16 ق.ظ

میفهممش اما کاری از دستم بر نمیآید!
حتی قد همین گردش ! :|

هیییییییییییییی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد