رفیق است آنهم از نوع شفیقش...
همیشه حامیات و بهترین خصوصیتش این است که با تو روراست است! یکدست و دلسوز!
خیلی صفات خوب دیگر را میتوانی برایش برشمری که او را در زمرهی تاپترینها میگنجاند!
فقط ...
فقط وقتی حرفش را میزند و با لجبازی-که خود نوعی مصمم بودن میپندارتش- روی آن میایستد کلافهات میکند.
نمیدانم بگویم از خامی است یا از پختگیاش که دنیایش سیاه و سفید است و حد و مرز خاکستری ندارد!
گاهی اوقات فکر میکنم اصلا روی این کرهی خاکی زندگی نمیکند که خیییییییلی از مسائل را نمیبیند یا بودنشان را نمیپذیرد.
همین شد که همهی تلاشها و مزاحهایم برای بازگرداندن و احیا کردنش ناکام ماند و ما هم مثل دیگران روانهی دادگاه طلاق شدیم...
به سلامتی!
کی بیاییم شیرینی اش رو بخوریم؟!
سلامت باشید...شیرینی رو که گذاشتم توی پست
اما اگر منظورتون حقیقیشه ..انشاللله هر وقت به افتخار دیدن من نایل شدید
:دی!
حس !
جدا شدن ؟ :(
آری تفلد عزیزم!
خیلی وقت ها طلاق تنها راه است!
مخصوصا وقتی دیوانه ای بخواهد از "قفس" بپرد!