نَنوشته‌ها

همه رفتند؛ من مانده‎‎‎ام و خدایم...

نَنوشته‌ها

همه رفتند؛ من مانده‎‎‎ام و خدایم...

محور ارادات ادم‌ها به دکتر!

بعد از انتخابات دهم ریاست‌جمهوری، ادم‌ها چند دسته شدند.

دسته اول ان‌هایی هستند که بی‌کم و کاست مخالفند با دکتر احمدی‌نژاد و نظام و رهبری و غیره و ذلک!

دسته دوم ان‌هایی که دکتر احمدی‌نژاد را قبول ندارند ولی نظام را قبول دارند

دسته سوم که دکتر احمدی‌نژاد را با انتقاداتی پذیرا هستند

و دسته چهارم افرادی که دکتر احمدی‌نژاد برایشان معصوم است و مبری از خطا و اشتباه و با هر توجیهی افعال و گفتارش را می‌پذیرند!

مطلق نیست این دسته‌بندی، یک محور تصور کنید که ابتدایش دسته اول است و انتهایش دسته چهارم و ادم‌ها بنا بر ارادتشان به جناب دکتر احمدی‌نژاد روی این محور قرار می‌گیرند!

بگذریم از دسته‌بندی آدم‌ها؛ هدف نقل دیروز است.

نشست بچه‌های وبلاگ‌نویس بود؛ البته نه وبلاگ‌نویس معمولی مثل من!

سیاسی‌نویس، فعال‌نویس، تحلیلی‌نویس، کاریکاتوریست و گرافیست سیاسی نویس ...یا خیلی نویس‌های دیگر!

من هم رفته بود، گرچه جزو هیچ یک از این «نویس» ها قرار  نداشتم؛

اما شنیدن حرف‌ها و دغدغه‌هایشان برایم جالب بود!

جالب‌تر این که یکی نشسته بود کنار من از آن دسته چهارمی‌ها!

و وقتی من گفتم اگر دکتر اشتباه نکند...

با کلی استدلال و ان قلت و سفسطه و دلایل و براهین عقلی و نَقلی و نُقلی!می‌خواست بقبولاند که دکتر حق مطلق است ولاغیر!

آخر حرفش گفت: عاقبت می‌رسد روزی که دکتر نباشد و شماها برایش یادبودها بگیرید و ارجش بنهید...

خندیدم و گفتم: شاید هم روزی برسد که شما توی وبلاگتان بنویسید تعاریفی که کردم بر اساس «معیار حال فعلی افراد است» بوده و لاغیر!

 

پ.ن1: قرار نیست من وتو مثل ههم فکر کنیم؛ اونوقت دیگه نه من «من» خواهم بود؛ نه تو، خودت!

پ.ن2: به ارزش‌ها، نظرات وارای دیگران احترام بگذار، و همیشه یادت باشه هر ادمی زاویه دید خودش رو داره!

پ.ن3: چرا باید شخص‌محور باشیم و نه عمل‌نگر! به جای تکریم اشخاص ایا بهتر نیست اعمال‌شان را تقدیر و یا تقبیح کنیم؟

نظرات 10 + ارسال نظر
باقری پنج‌شنبه 24 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 02:40 ب.ظ http://haqiqat.mihanblog.com

بسم الله الرحمن الرحیم
روزی سید بحرالعلوم به قصد تشرف به سامرا تنها به راه افتاد. در بین راه راجع به این مسأله، که گریه بر امام حسین (ع) گناهان را می آمرزد، فکر می کرد. همان وقت متوجه شد که شخص عربی سوار بر اسب به او رسید و سلام کرد.

بعد پرسید: جناب سید درباره چه چیز به فکر فرو رفته ای؟ اگر مسأله ای علمی است بفرمایید شاید من هم اهل باشم؟ سید بحرالعلوم عرض کرد: در این باره فکر می کنم که چطور می شود خدای تعالی این همه ثواب به زائرین و گریه کنندگان بر حضرت سید الشهداء علیه السلام می دهد؛ مثلاً در هر قدمی که در راه زیارت بر می دارند، ثواب یک حج و یک عمره در نامه عملشان نوشته می شود و برای یک قطره اشک تمام گناهان صغیره و کبیره شان آمرزیده می شود؟

آن سوار عرب فرمود: تعجب نکن! من برای شما مثالی می آورم تا مشکل حل شود. سلطانی به همراه درباریان خود به شکار می رفت. در شکارگاه از لشگریانش دور شد و به سختی فوق العاده ای افتاد و بسیار گرسنه شد.

خیمه ای را دید و وارد آن خیمه شد. در آن سیاه چادر، پیرزنی را با پسرش دید. آنان در گوشه خیمه عُنیره ای داشتند (بز شیرده) و از راه مصرف شیر این بز، زندگی خود را می گرداندند. وقتی سلطان وارد شد، او را نشناختند؛ ولی به خاطر پذیرایی............

عرض ادب واحترام وتبریک محضر مولا صاحب الزمان(عج)وشما دوست بزرگوار به مناسبت ولادت باسعادت شفیع المذنبین، حامی دین، امام حسین بن علی علیه السلام وبرادر وفادارش حضرت ابوالفضل العباس (ع)وفرزند عزیزش امام سجاد (ع)

السلام علی الحسین(ع)

گویای خاموش پنج‌شنبه 24 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 05:29 ب.ظ

به نام خدا

سلام

از دسته ی چهارم بیش از هر دسته ای متنفرم!
حتی بیشتر از دسته ای که زده زیر همه چیز!

بت پرستی که شاخ و دم نداره!
اوهوم!

خوشحالم باهم هم عقیده ایم!

آسمان مهر پنج‌شنبه 24 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 06:00 ب.ظ http://Aseman-Mehr.com

سلام.

کاملا درسته.

متاسفانه دسته های اولی آخری هم از همه تعدادشون بیشتره. و هرکدومشون هم به نوعی غیر قابل تحمل!
چه کنیم؟! [شکلک مناسب] !

خوشحالم هستند کسانی که با من هم عقیده باشن!

آسمان مهر پنج‌شنبه 24 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 06:01 ب.ظ http://Aseman-Mehr.com

راستی عیدتون مبارک! [لبخند]

عید شما هم مبارک

گویای خاموش جمعه 25 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 12:25 ب.ظ

به نام خدا

سلام مجدد

آره هستند کسانی که با تو هم عقیده هستند، تو تنها نیستی! :دی

اون عبارت «شکلک مناسب» جناب آسمان هم خیلی جالب بود! :)

سلام
ممنون که هوادارمی!

گویای خاموش جمعه 25 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 12:26 ب.ظ

سلامی سه باره!

یادم رفت بگم، اعیاد شعبانیه هم مبارک
یه عالمه دعام کن!
البته خیالت راحت، با دعا جبران می کنم :)

چشم..بر شما هم مبارک باشه انشالله

مسیر عشق جمعه 25 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 12:57 ب.ظ http://koraim.blogfa.com

سلام
این دسته بندیهایت محوریت را روی احمدی نژاد برده
اما در نظام ما باید دقیق بود محور رهبری است احمدی نزاد هم تا زمانی احمدی است کا حول این محور بچرخد والا لا

من نبردم...ملت مه رفتن!
من خودم مخالفم کااملا!

علی رضا جمعه 25 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 04:38 ب.ظ http://ark121.com

به نام خدای مهربون
سلام
توی این انتخاب در جنگ بین موسوی و احمدی نژاد حقی وجود نداشت ونداره و نخواهد داشت
موسوی که اوضاش معلومه احمدی نژاد همکارش سیاه بازیه
مطمتنم آخر دست خو دشو دارو دستش باز میشه
از قدیم گفتن ماه پشت ابر نمی مونه
یاعلی

سلام
گویا هنوز حق و حقیقت خیلی مونده تا روشن شه...
بیخود نیست اقا هنوز به بصیرت تاکید دارن
فکر میکنم حق و ناحق حداقل تا حدود زیادی روشن شده
اما من هم قبول دارم ماه پشت ابر پنهان نمی مونه...و خیلی زود خیلی ادم هایی که روزی اویزون نظام بودن ..ماهیتشون آشکار میشه!

مکانی برای آرامش جمعه 25 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 09:14 ب.ظ http://tabatabaee.blogfa.com

س

ل

ا

م

هر کس از وبلاگ زدن یه نتیجه ای می خواد بگیره

حتی اونکه حیرون تویه این چهار راه واستاده و ماته دیگران است.

دوس دارم یه عده ای رو دور هم جمع کنم

و باهاشون دوست باشم که بتونیم با هم باشیم.

باهم بودن یعنی هر هفته به هم یه

س

ل

ا

م

ی برسونیم و مهمونه وب هم باشیم.

پس هدف مشخص کنین.

و فکر می کنم کسی نباشه که همینطور بی هدف بخواد وب بزنه.

اگه همچین آدمی باشه واقعا بیکاره!

من دیدم بعضی پسرها افتادن دنباله دختره باکسه نظراتشو ترکونده

کسی که قدم تویه راه میذاره باید هدف داشته باشه.جدی میگم

انسانهای بیهدف بالاجبار باید برای انسانهای هدف دار کار کنن.

به این حرفم ایمان دارم

افکارتونو نشر بدین! احترام درست کنین!
دوس دارم یه دقیقه بشینم فکر کنم کشورای دیگه

اونایی که وبلاگ دارن(بلاگنویسای خارجی)

چه احتیاجاتی دارن که بلاگ میزنن

به کجا فکر میکنن وآیا ما نگاهمون به اونجا نمیرسه؟

زیاد حرف زدم من عاشق روابط دختر و پسرم

اما در چهارچوب خودش!همه چیزای دنیا تعریف شده

وخط وسط اون بهترین راه معادلاته!

باید به قوانین جمعی احترام گذاشت خیلی

حرفای دیگه هست که در این مقام نمی گنجه.



چرا نتونم من دوستانی مثه شما بهاری داشته باشم

میخوام با هم حرف داشته باشیم!

گل باشین دوس دارم به هم پیوندیم

یالا!این نوشته رو تکثیر کنین و هر هفته با هم قرار بذاریم!

همین پارک سبز پیش چشمان من چطوره یه کم شوق داشته باشین

یالا منتظریم همه با هم

میشود و میتوانیم

من از مشهد به همه ی ایران سلام میکنم !

این پنجره رو کسی نمی تونه از ما بگیره یالا!

پیاماتون برام بزارین



با احترام

طباطبایی


[گل]

آنشرلی شنبه 26 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 11:58 ق.ظ

تو هر روز یک قالب عوض کن... کارت به این حرفا نباشه!

چشم!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد