نَنوشته‌ها

همه رفتند؛ من مانده‎‎‎ام و خدایم...

نَنوشته‌ها

همه رفتند؛ من مانده‎‎‎ام و خدایم...

اندر ابداعات ذکور...

چن روز پیش بود از در زدم بیرون به سمت نماز‌خونه!

یه محوطه‌ی بازی هست  از تحریریه تا نمازخونه که پره از گیاهان باغی!

 

حدود سی چهل قدم فاصله داشتم  با یکی از همکاران ذکور! که گویا ایشون هم روانه نمازخانه بودند؛

ناگهان ایستاد...

و دستش رو دارز کرد به طرف شمشادها و یه چیزایی رو برمی‌داشت و جدا می‌کرد

من مبهوت! و کنجکاوانه نگاه میکردم که چی جذب کرده ایشون رو اونم به شمشادها!

بعد...

 

 

باورش خیلی سخت بود که ذکور برای تمییز کردن گوش‌هاشون از شمشاد استفاده می کنن!

 

 

نظرات 10 + ارسال نظر
یه همکار پنج‌شنبه 28 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 05:31 ب.ظ

چه خوب!
فقط مانده ام که چرا این قلم صمیمی را پنهان کرده اید؟!
حیف است! حیف
یاعلی

سلام همکار ناشناس
قلم من پنهانه؟
این که کاملا هویداست

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 28 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 11:05 ب.ظ

به نام خدا

سلام

--------

هوووووع! زود این شکلک ها رو باز کن برامون تا یکی شبیه این آخری که خودت گذاشتی بذارم!

سلام...
چرا بدون نام اخه؟

آسمان مهر جمعه 29 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:22 ق.ظ http://Aseman-Mehr.com

سلام.

آخیش بالاخره این شکلکای اینجا هم راه اندازی شد!
ممنوووونیم

__________________



حالا چرا جمع می بندید خو؟
همه که اینجوری نیستن خو!

سلام....
منم تبریک میگم راه اندازی شکلک های اینجا رو

جمع نبستم خو....

دارم تازه تعریف میکنم..میگم ببینین ملت چقدر اقایون خلاقیتشون بالاست

جی... جمعه 29 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 06:40 ق.ظ

سلام

اونوقت این چندتا گوش داشت؟
که داشت چندتا میکند
بیچاره شمشادا هم امون ندارن

سلام
نه مثه این که داشت گلچین میکرد
چند تا میکند ببینه کدوم به گوشش میخوره!

sayeh جمعه 29 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 02:42 ب.ظ http://baraniblog.blogfa.com

این لطافت جنس ذکور منو کشته
که در هر کاری از احساساتی که نسبت به طبیعت دارن
دوری نمی کنن
چه خوبه شکلکات را ه افتاده هااااااا
موفق باشی با این نوشته های باحال


دقیقا سایه جان منم از همین لطافت ذکور اندر تعجبم!

بوفون جمعه 29 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 06:17 ب.ظ

سلام
اینم یه جورشه
التماس دعا

سلام
بله دیگه یه جورشه

محتاجیم...

گویای خاموش شنبه 30 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 10:14 ب.ظ

به نام خدا

سلام

اون بدون نام ه من بودم! خب یادم رفت اسم بنویسم!
ممنون بابت شکلک ها که بازشون کردی، حالا با خیال راحت ابراز احساسات می کنم نسبت به کار اوشون!

سلام
اخییییییییش خیالم راحت شد که شما بودی
دفعه بعد بدون نام نیای !

انیاک یکشنبه 31 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 05:51 ب.ظ

سلام
مثل همیشه خوشگل نوشتی .
مگه همون موقع مشغول شد که تو فمسی ؟

سلام
ممنون
بعله همون در راه نمازخونه مشغول پاک کردن گوششون شدن!

۲۰۶۶ جمعه 5 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 06:44 ب.ظ

سلام

میگم شاید سوییچ دم دستش نبوده که ..

میگن یه روز یه آقاهه چوب کرد تو گوشش یه خانوم ه دید، همه فهمیدن



نخیرم جناب 2066
اتفاقا کل همکارا اصرار کردن بگم کی بود..به احدی الناسی نگفتم!
ولی اینجا نوشتم تا درس عبرتی بشه برای سایر ذکور!

۲۰۶۶ سه‌شنبه 9 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 08:36 ب.ظ

به چی خندید الان خب؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد