نَنوشته‌ها

همه رفتند؛ من مانده‎‎‎ام و خدایم...

نَنوشته‌ها

همه رفتند؛ من مانده‎‎‎ام و خدایم...

قندعسلانه!

نگاهی انداخت به سه کتاب قطور و 12 مقاله‌ایی که باید دوشبه می‌خواندم‌شان!

گذری کرد؛

رفت و دوباره آمد و چهره «آویزان!» مرا دید.

 

با حسرت گفت:

حیف!

نه می‌تونم برات بخونم‌شون!

نه انگلیسی بلدم که به جات رنگی پنگی‌شون کنم!

 

* رنگی‌پنگی: های‌لایت کردن نکات مهم کتاب!

 

نمایی از یکی از کتب رنگی‌پنگی!


**********************

 

قندعسل از من طلب قرآن کرد؛

قرآنی برداشتم و تقدیمش کردم.

 

نگاهی کرد و گفت: نه از اینا نمی‌خوام!

من: فرقی ندارم قندعسلم! قرآن قرآنه دیگه!

قندعسل: نه من قرآن ِ مجید رو نمی‌خوام! قرآنِ کریم رو می‌خوام!

 من:

 

 

پ.ن: اخیرا میاد کنار دست من وقتی پای پی‌سی نشستم  ومی‌گه: وبلاگت رو باز کن خاطراتی که ازم نوشتی بخونم! بعدد هم می‌خونه و کلی می‌خنده!

نظرات 4 + ارسال نظر
گویای خاموش چهارشنبه 4 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 01:13 ق.ظ

به نام خدا

سلام

آخرش نفهمیدم این قندعسل کیه!
نکنه همونی ه که یه مدت توی مسنجر عکسش رو می ذاشتی؟
هم اسم من نبود؟

آهان این قرآن کریم و مجید یه زمونی سوتی داداش منم بود! البته ایشون الان بزرگ ه واسه خودش!


و...
در حالی که کتاب و جزوه هام پهن زمین هستند(!)، این پستت ضدحال ناجوری بود!


سلام گویا
یعنی تو درس خوندن رو شروع کردی؟
بابا تو دیگه کی هستی!

من فعلا از مطالعه ی دروس محرومم تماما
:دی

یه بار دیگه هم پرسیدی منم گفتم خیر گلم!
ایشون فرق دارن با اوشون!

گویای خاموش چهارشنبه 4 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 11:35 ب.ظ

به نام خدا

سلام

آرههههه! اونم تو درس نمی خونی!! (شکلک پینوکیو!)
جمش کن بچه جون!

راست می گیا، یه بار قبلنم پرسیده بودم گفته بودی خیر!

خب معرفیش کن بهمون!

سلام

آره خود من درس نی خونم
نمره هام رو بیا و ببین

شنبه توی یونی بپرسم ازم تا عکسش رو نشونت بدم

باران شنبه 7 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 01:04 ب.ظ http://vajehaye-barani.blogfa.com/

سلام حس جان!
لشگر واژه های دشمن شکن ات را بردار و سری به خاکریز صداقت بزن!
اراذل شبیخون زده اند، فرمانده تنهاست!

سلام

۲۰۶۶ دوشنبه 16 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 07:36 ب.ظ

سلام
احوال شما

واسه منم سوال شده. قند عسل کیه؟

...
کتابی که اوووون همه مطالب مهم واسه رنگی پنگی شدن داشته باشه دو حالت داره:
یا کتاب ه نقاشی ه
یا خواننده همه رو مهم می بینه ...


ولی به نظرم همیشه یه حالت سومی هم وجود داره

سلام
از شما بعیده جناب هاوایی که قند عسل من رو نشناسید!

حالت سوم داره
استادی داره بی ننهایت اعصاب خرد کن!
البته بهتره بگم
استادی داشت ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد