نَنوشته‌ها

همه رفتند؛ من مانده‎‎‎ام و خدایم...

نَنوشته‌ها

همه رفتند؛ من مانده‎‎‎ام و خدایم...

افشاگری های ذهن من-1

ذهنم این روزها خاورمیانه‌ایست

پر از انگیزه و اهداف بلند؛

که ره به جائی نمی‌برند!

 

خاورمیانه‌ایی پر تنش،

پر هیاهو و سخت درگیر است...

ذهنم این روزها نفس‌گیر! است؛

 

ذهنم این روزها خاورمیانه است...

گهی می‌کشد!

و اغلب شهید می‌شود!


خاورمیانه دیگریست ذهن من...

 

پ.ن1: وجه افتراق‌شم اینه که من یه وبلاگ دارم که سانسور نکنم ذهنمو؛ ولی خاورمیانه‌ایی‌ها همش دارن سانسور می‌شن!

پ.ن2: و دعا کنیم برای همه‌ی شیعیان بحرین...

پ.ن3: کلا این جور پُست‌ها رو دوست دارم؛ که ظرف 5 دقیقه نوشته می‌شن و خاک نمی‌خورن

نظرات 5 + ارسال نظر
ستایش پنج‌شنبه 25 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 09:01 ق.ظ

رنگ رخساره نشان میدهد حال درون رو
این روزها با نگاهی به چهره ات علاوه بر خاورمیانه ذهنت چیزهای دیگری را هم میشه فهمید
کلی میگم سخت نگیر دنیا دو روزه بقیه اش روز به روزه
آدمها رو در بست بپذیر همانطوری که خدا ما را درهم میخره و جدا و سوا نمیکنه
از زندگیت لذت ببر چون هر چی بزرگتر بشی یعنی سنت بیشتر بشه اموری که باعث لذت میشن کمتر میشه و...

رنگ رخساره مال کم خوابیدن هاست

تحلیلتون! در باره ی خودم رو قبول ندارم و به ادله ی بسیار ردش هم میکنم
برداشتتون اشتباهه! و تقریبا فکر میکنم میدونم چه برداشتی دارید از این روزها

سن من هم بیشتر از این نمیشه که...بقیه ی سنم زیر خاک میگذره


در عین حال ممنون از نصایحتون

باران پنج‌شنبه 25 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 04:26 ب.ظ http://vajehaye-barani.blogfa.com/

سلام

یه وقت بلایی سر خودت نیاری رفیق!

اگه مصلحت می بینی منطقه جغرافیایی ذهنتو عوض کن!
بکش یه سمت که آرامش نسبی داشته باشه



سلام باران عزیزم

آره فک کنم حق با شماست...باید کوچ کنم به یه جای دیگه...تو فکر یه جفرافیای دیگه ام...

مسیر عشق یکشنبه 28 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 12:36 ب.ظ http://koraim.blogfa.com

مُفْتَقِرا متاب روی از در او به هیچ سوی
زانکه مسِ وجود را فضّه او طلا کند


شیخ عبد الزهراء روضه خوان اهل بیت می گوید: در عالم خواب امام حسن(علیه السلام) را دیدم، به من فرمودند: شیخ عبد الزهراء چرا روضه ما رو نمی خوانی گفتم آقا مگر روضه شما تیرباران پیکر مطهر شما نبود، مگر روضه شما پاره شدن جگر شما نبود، آقا فرمودند چرا این ها همه مصائب من است امّا روضه ای که می گویم بخوان آن وقت و ساعتی را می گویم که آمدند در خانه ما را آتش زدند، من و داداشم حسین دیدیم مادرمان بین در و دیوار پرپر شد، ما دیدیم دست های بابایمان علی (ع) را بستند، متحیّر مانده بودیم، آیا مادرمان را از زمین برداریم یا دنبال بابامون علی برویم.
گلواژه های مناجات-مجمع الذاکرین

« سکونی» گوید: در حالی که ناراحت و غمگین بودم به محضر امام صادق علیه السلام رسیدم. حضرت فرمود چرا ناراحتی؟ عرض کردم: دختر نصیبم شده است!
حضرت فرمود: ای سکونی! سنگینی اش بر زمین و رزقش بر عهده ی خداست. زندگی او اجل تو را نزدیک نمی کند و از رزق تو نمی خورد. سکونی گوید: والله غم و اندوهم را برطرف کرد. آن گاه فرمود: چه اسمی بر او گذاردی؟
عرض کردم: فاطمه. امام علیه السّلام فرمود: آه آه آه، سپس فرمود: حال که اسمش را فاطمه گذاردی او را مورد بدگویی، لعن و کتک قرار نده.
وسائل الشیعه، ج15 ص 200
عرض تسلیت به مناسبت شهادت صدیقه کبری فاطمه زهرا سلام الله علیها

سلام

ممنون بابت مطلب خوبتون

ابوالفضل یکشنبه 28 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 04:18 ب.ظ

سلام
این روزها تمام مناطق جغرافیایی نا امن شده
اسیا اروپا امریکا افریقا
به نظرم جزیره ی برمودا امن ترین و ساکت ترین منطقه ی جغرافیایی زمینه...نظر شما چیه؟

سلام

موافق نیستم..به زودی که رفتم به جغرافیای امن؛
به دیگران هم معرفی خواهم کرد

رامکال سه‌شنبه 6 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 07:22 ب.ظ

سلام...

نمی نویسید؟؟!!

سلام

دقت کنید
زیر عنوان وبلاگ
نوشته: گاه و بی‌گاه نگار!
یعنی این وبلاگ مکرر به روز نمی‌شود؛ هر از چند گاهی به روز می شود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد