نَنوشته‌ها

همه رفتند؛ من مانده‎‎‎ام و خدایم...

نَنوشته‌ها

همه رفتند؛ من مانده‎‎‎ام و خدایم...

بدرود...

اکنون با قلبی مطمئن
و روحی ارام
به بستر میروم
تلاش میکنم تا بخوابم
تا فردا روز کاری خوبی برایم رقم خورد
سپاس از دعای خیرتان که بدرقه ی راهم خواهید کرد

(نوشته های یک جوگیر)!

نظرات 2 + ارسال نظر
حاجی شنبه 24 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 11:33 ب.ظ http://hwtxp.com

خیلی با اعتماد به نفس بود . ایول

سپاس

آنشرلی یکشنبه 25 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 12:00 ق.ظ

نوشته های یک همیشه جوگیر بهتر نیست؟!

دست شما ندرده!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد