چن روز پیش بود از در زدم بیرون به سمت نمازخونه!
یه محوطهی بازی هست از تحریریه تا نمازخونه که پره از گیاهان باغی!
حدود سی چهل قدم فاصله داشتم با یکی از همکاران ذکور! که گویا ایشون هم روانه نمازخانه بودند؛
ناگهان ایستاد...
و دستش رو دارز کرد به طرف شمشادها و یه چیزایی رو برمیداشت و جدا میکرد
من مبهوت! و کنجکاوانه نگاه میکردم که چی جذب کرده ایشون رو اونم به شمشادها!
بعد...
باورش خیلی سخت بود که ذکور برای تمییز کردن گوشهاشون از شمشاد استفاده می کنن!
نوشت:
بابا منت سر خدا نذارید...قبلا صبح تا شب میخوردید و شب تا صبح میخوابیدید...
حالا شب تا صبح میخورین و صبح تا شب میخوابین!
ظاهر را اگر بنگری، چیزی جز این نیست...
لکن..
روزه گرفتن ، اطاعت محض از توست...
که چون گفتی نخور، نخوردیم...وچون امر نمودی به خوردن، لب بر غذا گشودیم؛
چه میشود اگر بتوان در همه زندگی چنین بود؟
بیربط نوشت1: روزهای زیبایست...التماس دعای مخصوص از همه دارم شدید!
ب.ن 2: دنیا خیلی کوچیکتر از اونیه که بشه فکرش رو کرد؛ این روزها همهی ادمها رو در گودر پیدا میکنم!
ب.ن3: تازگیها هدیه ایی گرفتم بیمقدمه؛ فلسفه بودنش ابهامیست عمیق...
نمیخوام ازتون که فضاوت کنید مجلس هشتم چه نمایندگانی داره!
یا مجلسهای پیشین چگونهاند!
یا اینکه عملکرد لاریجانی شبیه اصولگراها هست یا نیست
یا مطهری چرا عکس بها رو چاپ میکنه در صدرا
یا چرا دعواها بالا گرفته میان نمایندگان
یا....
بلکه میخوام بگم
وقتی مجلس شورای اسلامی ایران، مهد تمدن و کشوری بااقتدار،
از شیرهای سرویسهای بهداشتی
تا کارت تردد مراجعینMade in USA هستند،
چه توقعی میره که نمایندگان...
پ.ن1: مدت مدیدیه میخواستم وبلاگم رو به روز کنم اما متاسفانه وقتش حاصل نمیشد!
پ.ن2: حالا هم سوژههای زیادی دارم که ترجیح میدم کم کم اونهایی که برای خودم جالبترند بنویسم.
پ.ن3: دوستی هم مکرر پیام میذارن و سوالی میکنند، خطاب به این بزرگوار باید بگم اولا ضرورت پاسخ به این سوالتون رو مطرح کنید بعد هم ایمیلی بذارید تا جواب رو براتون ایمیل کنم