گرم تلفن بود سمانه، و من غرق استراق! مکالمهاش
با دو دخترش کنارم نشست.
سمانه پای تلفن گفت: آره مثل اینکه کروبی اومده بوده ولی ما ندیدیمش.
زن نگاهی کرد و گفت: اره اون خانومه میگفت باهاش داشته از اشرفی اصفهانی میاومده پایین.
با شگفتی پرسیدم: کی اومد چرا ما ندیدیمش؟
زن با تردید پرسید: شما هم سبزین؟
بدون این که پاسخی بدهم با هیجانی سرشار از اعتراض پرسیدم: کی اومده بود؟
زن گفت: منم ندیدمش..دخترام از گاردیها ترسیدن ما هم اومدیم پایین...
نگاهی به من انداخت و گفت: خوب کاری کردین چادر سر کردین!
من درحالیکه در دل به توهماتش میخندیدم: شما خیلی جرات کردین که پالتو سبز پوشیدین
زن: شما از کجا اومدین؟
من بدون هیچ مکثی!: پیروزی
زن نگاهی عمیق کرد و گفت: ببین تو رو خدا ..همه خودجوش! میان..یکیش شما...ما پیروزییم، ما بیشماریم..اینا هیچ کاری نمیتونن بکنن!
به زحمت خندهام را کنترل کردم...دست سمانه را گرفتم خداحافظی کردم و چند قدم پایینتر
همهی خندههای در گلو گیرکردهام منفجر شدند.
بعدنگاشت1: خانم سبز! از این که موجب شدم در توهم "بیشماریتان" بمانید متاسفم.
بعدنگاشت 2: قبول کنید حماقت از خودتان است که کسی با تیپ مرا هم "سبز" میپندارید!
بعدنگاشت 3: اللهم اشف کل مریض!
با سلام برای دریافت جدیدترین یوزر پسورد و آپدیت آفلاین نود 32 به به روز ترین پایگاه آپدیت نود 32 مراجعه نمایید این وبلاگ هر روز ، به روز میشود با بازدید روزانه میتوانید از مطالب جدید استفاده نمایید.با تشکر
ممنون
ژسش همه جا ریخته و همه دارند
کم اوردی بگو برات بفرستم
=))
احسنت حس
بعد نگاشت هات خیلی جالب بود
یه بار دو تا مادربزرگ بالاشهری پشت سر ما نشسته بودن داشتن در مورد این چیزا حرف میزدن ، برای جووناشون که تو زندونن یه گریه ای می کردن و به دولت و نظام بد و بیراه میگفتن و آخر سر یکیشون به اون یکی گفت : پیگیری کردی خوشه چندی ؟ :D
چه می کنه این یارانه !
عجب!