قشنگی «محرم» این نیست که همهی تاکسیها نوار مداحی روشن کردهاند؛
و یا دستههای عزاداری را همه جا میبینی!
جلوه «حسین» آنجا قد علم میکند که همهی تهران سیاهپوش شده است؛
بالاها کمتر و پایین بیشتر؛ ولی همه جا هست...همه جا!
فقط دههی اول محرم است که وقتی از خیابانهای مناطق مختلف تهران رد میشوی،
احساس می کنی ایران است اینجا!
خداوندا «حسین» را هیچگاه از شیعه نگیر...
*پروردگارا، ترا شکر که باران رحمتت را بر ما نازل کردی...هم باران پاییزی را و مهمتر، باران اشک «حسین» که صورتهایمان را شست...
**هر جا که مینشینی و برای غربت «حسین» گریه میکنی؛ تعجیل در فرج منتقمش را پیش از هر چیز دیگری بخواه.
به نام خدا
سلام
این الطالب بدم المقتول بکربلاء...
عزاداری حضرت اباعبدالله الحسین (ع) و یاران باوفایش را تسلیت عرض می کنم.
التماس دعا دارم...
سلام
بازم به معرفت من که گشتم و وبلاگتو پیدا کردم
همه پایتخت نشینا انقدر فراموشکارن؟
شما قرار نبود ایمیلتو بدی که گاه گاهی تبادل نظر داشته باشیم؟
منو نشناختی نه؟
نمایشگاه مطبوعات همدیگرو دیدیم
طاهره ن. همکار اینترنتی شبکه خبر دانشجو( ببخشید خبرگزاری دانشجو)
واژه های بارانی!
یادت اومد؟
سر بزن!
نظر بده حتی اگه فحش هم باشه با کمال میل پذیرا هستم
bye
سلام...نگید نظرات من رو نشناختید تو وبلاگتون!
من میخونم اغلب متن هاتون رو
ولی ادرس ایمیلتون نبود خب!
به نام خدا
سلام
اصولاْ عادت ندارم کسی رو مجبور کنم بیاد وبلاگم :دی
اما چون به اون آپم گفته بودی آبکی، خواستم بگم بعد از اون آپ به قول شما آبکی، دو تا آپ خوبکی هم کردمن، نمی یایی ببینی که!
وای من شیفته ی این شکلکه م! :دی
تازه یاد اون یاروهه میفتم که چوب کرده بود توی گوشش :دی
هههههه
قبل از این که بیام ببینمم اینجا رو
اونجا سر زده بیدم!
هه هه
بازم خوبه که مطالب مسروقه نیست مثل فلان وبلاگ
میتونی بهتر بنویسی بنویس/ معطل چی هستی /
خب سرقت نکنید شما هم
اند توان نوشتاری من همینیه که میبینید