برخی نوشتهها در ذهنم ادمی تثبیت میشوند به معنای واقعی کلمه!
خدا رحمت کناد نویسنده خوش ذوقش را؛
راه دیگری نیست؟ چرا.
میتوان عین «روسپیها» که هرشب و هرلحظه یکجای دیگرند، همزمان برای این روزنامه و آن روزنامه و این مجله و آنیکی و آنیکی و آنیکی نوشت. حتا میتوان رفت فلان خبرگزاری که کلمهای پول میدهد و کیفیت را فدای کمیت میکند، عین دستگاهِ کپی، خروجیِ تازه بیرون داد. اما، به خدا این کارِ من نیست. من، دوستدارم با اعتقاد بروم سراغ کارم. جایی کار کنم که به خط و ربطش معتقدم و تا زمانی که به آن خط و ربط و اعتقاد متعهدم، همانجا بمانم و برای همانجا بنویسم.
متأسفانه یا خوشبختانه، این اعتقاد من است. با این اعتقاد هم، میدانم که به جایی نمیرسم. میدانم که با این روش و منش.... چه بگویم؟ من میخواهم زندگی کنم. پس کار میکنم تا زندگیام بچرخد، زندگی نمیکنم که پول در بیاورم.
پاکت ها-حسام الدین مطهری
پ.ن: به قولی emphasises are mine!
Ajab neveshtei bood ManamKe khabrnegar ya rooznamenwgar nisatam omghe Kare sadeghane ro az beyne in honor ha fahmidam
سلام
چی شده حس غریب
من دارم دق می کنم
سلام
نمیشه اینجا گفت خوب
میام وبلاگتون می تعریفم اساسی
حامل هیچ ژیام مسرت بخشی نیستم!
همه چی تموم شد! به بدترین نحو!
به نام خدا
سلام
باهاش احساس همدردی می کنی؟
سلام
با روسپی گری؟
تو بالاخره به سلامت رسیدی ؟
:دی
سلام
خیلی دلتنگم خواهر جان
احساس می کنم یتیم شدیم
به نام خدا
سلام
خیر، با خلاف اون!!
بله سالم رسیدم خداروشکر.
درست فهمیدم؟ کارت رو رها کردی؟؟
روشنم کن پیلیز
سلام
هنوز نه؛ رهاش نکردم فعلا!
با اون اره، با نویسنده اش به شدت همدردی میکنم
به شدت نظرش رو قبول دارم
شاید روزی مجبور شم قیدش رو بزنم بر خلاف عقایدم
ولی بااین روسپی گری و این تعبیر برای این افراد موافقم
سلام
سری به کوچه صداقت بزن لطفا
لازم است پوزه بعضی ها رو بمالیم به خاک اساسی
سر دبیر مظلوم را دریاب!
به نام خدا
سلام
یه داستان خوندم از یک چنین فردی که به راه راست برگشت با کلی آه و گریه و زاری و دعا.
داستان غمناکی بود.
انشالله این افراد حوزه ی کاری شمام به راه راست بیان هر چه زودتر.
رو اعتقادتون باشید، هرچند به جایی نرسید لااقل به بی راهه نرفتید!
التماس دعا
یا علی
سلام
ممنون
دعا کنید خدا کمکمون کنه تو راهمون باشیم
سلام
چه خبر؟
سردبیر جدید دارید؟
سلام
میاوم وبتون میگم
به نام خدا
سلام
اوه! آپ کن دیگه!
نکنه منتظر سوژه ای؟!
هییییییییی روزگار
وقتی دارم درس میخونمکلی سوژه یادم میاد برای تک تک وبلاگام
پی سی که روشن میشه از ذهنم میرن همشون!
سلام خواهر جان
خدا پدر و مادر عزیزت رو برات نگه داره!
خدارو شکر از فشار امتحانات خلاص شدی
به توصیه ت عمل می کنم و بازم صبر می کنم
اگه زنده بودم تو یه فرصت بهتر بهتون سر می زنم.
به همه بچه ها سلام برسون
تو نماز قضاهات مارو هم دعا کن
سلام
اگر خدا توفیقی داد و نماز های قضام رو خوندم چشم!