Spesd dial مرورگرها هم چیز مزخرفی است!
دوازده صفحه را تنظیم کردهام روی اپرا...
اپرا که باز میشود نگاهشان میکنم! مثلا سایتهای مفید و به درد بخور را انتخاب کردهام تا حواسم باشد وقتم را حین حضور در دنیای مجازی صرف مهمترینها کنم!
ولی همان یک صفحه گودر است که مرا غرق میکند بیشتر!
مرض بدی گرفتهام!
وبلاگ را باز میکنم اما دست و دلم به نوشتن نمیرود!
چند نوشتهایی draft گذاشتهام
ولی الان بالا آمدنشان بهصلاح نیست ( همان مصلحتاندیشی مزخرفی که گریبانگیر خواص مان شده است!)
پارسال برف نیامد..امسال فقط یک بار برف درست و حسابی دیدیم...زیر برف که بودم حس خوبی داشت! نخستین روز امتحانات نخستین ترم!
از خانه که بیرون زدم دو مرد کهنسال را دیدم..دوهمسایه..پارو به دست...
خدا را شکر میکردند برای برف ...چه شعف غریبی درون چشمهایشان میدرخشید...
چه نسل جوان بیحوصله و کمجنبه ایی داریم!
یادشان رفته زندگی کنند!...انگار زندگیشان شده فقط دویدن برای رسیدن؛ دویدنی که تنها به نرسیدن ختم میشود...