ذهنم این روزها خاورمیانهایست
پر از انگیزه و اهداف بلند؛
که ره به جائی نمیبرند!
خاورمیانهایی پر تنش،
پر هیاهو و سخت درگیر است...
ذهنم این روزها نفسگیر! است؛
ذهنم این روزها خاورمیانه است...
گهی میکشد!
و اغلب شهید میشود!
خاورمیانه دیگریست ذهن من...
پ.ن1: وجه افتراقشم اینه که من یه وبلاگ دارم که سانسور نکنم ذهنمو؛ ولی خاورمیانهاییها همش دارن سانسور میشن!
پ.ن2: و دعا کنیم برای همهی شیعیان بحرین...
پ.ن3: کلا این جور پُستها
رو دوست دارم؛ که ظرف 5 دقیقه نوشته میشن و خاک نمیخورن
رنگ رخساره نشان میدهد حال درون رو
این روزها با نگاهی به چهره ات علاوه بر خاورمیانه ذهنت چیزهای دیگری را هم میشه فهمید
کلی میگم سخت نگیر دنیا دو روزه بقیه اش روز به روزه
آدمها رو در بست بپذیر همانطوری که خدا ما را درهم میخره و جدا و سوا نمیکنه
از زندگیت لذت ببر چون هر چی بزرگتر بشی یعنی سنت بیشتر بشه اموری که باعث لذت میشن کمتر میشه و...
رنگ رخساره مال کم خوابیدن هاست![](http://www.blogsky.com/images/smileys/017.gif)
![](http://www.blogsky.com/images/smileys/009.gif)
تحلیلتون! در باره ی خودم رو قبول ندارم و به ادله ی بسیار ردش هم میکنم
برداشتتون اشتباهه! و تقریبا فکر میکنم میدونم چه برداشتی دارید از این روزها
سن من هم بیشتر از این نمیشه که...بقیه ی سنم زیر خاک میگذره
در عین حال ممنون از نصایحتون
سلام
یه وقت بلایی سر خودت نیاری رفیق!
اگه مصلحت می بینی منطقه جغرافیایی ذهنتو عوض کن!
بکش یه سمت که آرامش نسبی داشته باشه
سلام باران عزیزم
آره فک کنم حق با شماست...باید کوچ کنم به یه جای دیگه...تو فکر یه جفرافیای دیگه ام...
مُفْتَقِرا متاب روی از در او به هیچ سوی
زانکه مسِ وجود را فضّه او طلا کند
شیخ عبد الزهراء روضه خوان اهل بیت می گوید: در عالم خواب امام حسن(علیه السلام) را دیدم، به من فرمودند: شیخ عبد الزهراء چرا روضه ما رو نمی خوانی گفتم آقا مگر روضه شما تیرباران پیکر مطهر شما نبود، مگر روضه شما پاره شدن جگر شما نبود، آقا فرمودند چرا این ها همه مصائب من است امّا روضه ای که می گویم بخوان آن وقت و ساعتی را می گویم که آمدند در خانه ما را آتش زدند، من و داداشم حسین دیدیم مادرمان بین در و دیوار پرپر شد، ما دیدیم دست های بابایمان علی (ع) را بستند، متحیّر مانده بودیم، آیا مادرمان را از زمین برداریم یا دنبال بابامون علی برویم.
گلواژه های مناجات-مجمع الذاکرین
« سکونی» گوید: در حالی که ناراحت و غمگین بودم به محضر امام صادق علیه السلام رسیدم. حضرت فرمود چرا ناراحتی؟ عرض کردم: دختر نصیبم شده است!
حضرت فرمود: ای سکونی! سنگینی اش بر زمین و رزقش بر عهده ی خداست. زندگی او اجل تو را نزدیک نمی کند و از رزق تو نمی خورد. سکونی گوید: والله غم و اندوهم را برطرف کرد. آن گاه فرمود: چه اسمی بر او گذاردی؟
عرض کردم: فاطمه. امام علیه السّلام فرمود: آه آه آه، سپس فرمود: حال که اسمش را فاطمه گذاردی او را مورد بدگویی، لعن و کتک قرار نده.
وسائل الشیعه، ج15 ص 200
عرض تسلیت به مناسبت شهادت صدیقه کبری فاطمه زهرا سلام الله علیها
سلام
ممنون بابت مطلب خوبتون
سلام
این روزها تمام مناطق جغرافیایی نا امن شده
اسیا اروپا امریکا افریقا
به نظرم جزیره ی برمودا امن ترین و ساکت ترین منطقه ی جغرافیایی زمینه...نظر شما چیه؟
سلام
موافق نیستم..به زودی که رفتم به جغرافیای امن؛
به دیگران هم معرفی خواهم کرد
سلام...
نمی نویسید؟؟!!
سلام
دقت کنید
زیر عنوان وبلاگ
نوشته: گاه و بیگاه نگار!
یعنی این وبلاگ مکرر به روز نمیشود؛ هر از چند گاهی به روز می شود