صادقانه نگاه کنیم..
مشکل اینه که هر چی از غرب برمیداریم میاریم تو کشورمون! میاد ولی تحریف شدهاش!
مثل همین دوست پسری/ دختری!( که اینقدر عادی شده!)
پرنس! انگلستانه؛ به طور رسمی از سال 2005 با دختره Dating داشتن! بعد هم مراسم ازدواج سلطنتی برگزار میکنه!
(چقدرم به نظرشون با شکوه و جذاب و اینا بوده!)
حالا دختر پسرای ایرونی، یه مدت با هم دوست میشن! بعدشم میرن با دوستِ دوستشون ازدواج میکنن!
نگید غیر از اینه که آیهی قرانه! «الخبیثات للخبیثین و الطیبات للطیبین»
مثال دوم، همین فضایی که دارین توش نفس میکشیم!
فضای مجازی رو میبینم خوشمون میاد میایم سایت میزنیم؛ فورم راه میندازیم!
این همه هزینه بابت سایتهای داخلی پرداخت میشه و باز هم بی بی سی در جذب مخاطب! به دلیل وجود جذابیتهای بصری موفقتره! (مگر این که شما معتقد باشید دروغ! مخاطب جذب میکنه!)
یا مثلا؛
یاهو مسنجر با میلیاردها کاربر در سراسر جهان، سوال فنی بپرسید ازش با احترام کاذب! ظرف 24 ساعت یا به طور انلاین پاسختون رو دریافت میکنید! در کنارش میتونید برای یک سایت رسمی یکی از ارگانهای ایران یه پیام بفرستید و سالها صبر کنید...آخر سر هم مطمئن باشید هرگزجواب نخواهید گرفت!
انتقاد؟پیشنهاد؟ اصلا جائی نداره بین ایرانی جماعت!
فقط صندوقش تعبیه شده در ادارت! و کجاست روحیهی پذیرش اون؟
جالبتر اینجاست که ارائهی انواع تعریفها و تمجیدات از خارجی!ها و غر زدن به خودمون! تنها کاریه که با مهارت هر چه تمامتر، از سوی ایرانیان محترم اجرا میشه!
پ.ن: من خود یک ایرانیام! طبعا از همین دست آدمها!
پ.ن2: باور کنیم نبض فرهنگی جامعهی ما در حال ایستادن است!
سلام
بیش از نود درصد باهات موافقم
سلام/
ممنون از تایید همه جانبه ات!
بیش از صد در صد موافقم
متشکرم!
به به...این پی نوشت دومتون را دربست هستم...!!!