هوای سرد عصرگاهی این روزها و من کنار خیابان؛
سوار ماشینی شدم که ایستاد،
و پسرک جوانی که به نظر میرسید هنوز اوایل دههی سوم زندگیست؛
مشغول گپوگفت با مسافر جلو بود؛ همچنان که «کریمی» گوش میکرد؛
میگفت فروشندگی میکند در پاساژی همین اطراف و صبح مسافری را سوار کرده بود؛
مسافری که وقتی سوار میشود و صدای مداحی را میشنود میخواهد ضبط خاموش شود.
با افتخار وصراحت عجیبی از حماسهای تعریف کرد که رقم زده است: زدم کنار و گفتم پیاده شو! هر چی حدی داره! حالا اگه هلن بود که میگفتی زیادترش کن!
مسافر جلو با خنده همراهیاش کرد و جوانک ادامه داد: به مولا! به همین راحتی پیادهاش کردم! هلن جای خودش مداحی هم جای خودش!
داشتم فکر میکردم «حسین» را به این راحتیها نمیشود از دلها گرفت؛
عشق به «حسین»؛ موهبتی الهی است که خواهناخواه در دلها حضور دارد؛ مگر این که زیر انباشتی از معاصی دفن شود...
پ.ن: نوشتن این متن به منزلهی تایید این نوع عملکرد نیست؛ اما اگر مثبت نگاه شود میرسید به نتیجهی آخر متن!
به نام خدا
سلام
سلام![](http://www.blogsky.com/images/smileys/017.gif)
تو هنوز سایلنتی؟ shout ت کجاست پـَ؟
Miss Silent Shout!
الان نصفت نیست با این اوصاف
هرکدام از ما "حسین"ی مطابق با آنچه با امیال و درونیاتمان تناسب دارد را دوست داریم و هرکس البته به اندازه میزان شناخت و درک شخصیت آن سلسله جنبان عشق، از او بهره میبرد...
روزی که حسین ما به حسین کربلا رسید، روز سعادت است...
یا علی
بشر خود-محور است همیشه! روزگار را با خوشی و ناخوشی خودش می سنجد و از ظن خود یار هر چیز می شود؛ خدا را با مفروضات خود، دین را با گرایش های خود...و حسین را باطبع با امیال و درونیاتش...
عینیت گرایی کشک کشک است!
های علیکم
کیست و چه می خواند؟!![](http://www.blogsky.com/images/smileys/031.gif)
دو تا گذاشته.
با پ.ن موافقم.
و..
"هلن"
پ.ن blogsky تو قسمت نظر دهی از این شکلک
علیکم های!
ممنون که با من موافقین! اخیرا داشت آمار مخالفین می رفت بالا!
نی دونم! هلن چیه! آدمه؟ خوردنیه؟ پوشیدنیه؟ تو جیب جا میشه؟ نمیشه؟
علت دابل بودن شکلک محبوبیت زیاد آن است یحتمل!
سلام
هیچ وقت مثل امسال هوس کربلا نکرده بودم
بایکوت شده ام از همه سو
دلم شکسته
قلبم متوجه کربلاست
برام دعاکن دختر پاک
سلام/![](http://www.blogsky.com/images/smileys/001.gif)
خوش به سعادتت؛ پس کربلایی میشی امسال!
دلت رو خریده اند که شکسته بانو!
انشالله راهی میشی به زودی...
پاک که نیستم ولی به روی چشم؛ دعات می کنم
حاجت روا باشی انشالله
سلام
اشکتان اگر جاری شد، یادی از بیچارهها بکنید...
سلام
انشالله اگر لیاقتی بود حتما؛ لیک کسی که حسین را دارد و زمزمه ی «امیری حسین و نعم الامیر» سر می دهد که بی چاره نیست!
------------------------
از قدیم الایام گفته اند مرد ِ و حرفش!
منتظر نقد نامه 2 هستم
سلام
وبلاگ خوبی دارید
هم سنگین هم پر محتوا
حسین علیه السلام همان کسیست که تمام دار و ندارش را در راه خدا داد . خدا هم تا قیامت او را شفیع هر کس که دوستدارش باشد قرار داد .
نمی دانم هر وقت به هیئت امام حسین می روم چه حسی هست و چه عنایات خاصی هست که قابل گفتن نیست و بر من عرضه می شود .
باشد که وقتی به خودمان آمدیم دیدیدم دیگر چشممان باز نمی شود ، حسرت نخوریم و نگوییم که ای کاش قطراتی بیشتر برای آقا سید الشهداء اشک هدیه میکردیم و چند باری بیشتر از ته دل ناله ی یا حسین ادرکنی می زدیم.
سلام
معرفی می کردید حداقل!
ببینیم چه کسی زیارت اهل قبور کرده است
به نام خدا
![](http://www.blogsky.com/images/smileys/001.gif)
![](http://www.blogsky.com/images/smileys/001.gif)
سلام
می خواستم جوابت رو با یه بیت شعر بدم، اما مگه می شه توی همچین شبی شوخی کرد؟
آره، روزگار خاموشم کرده...
شکایتش رو بردم پیش صاحبان این روزها و شب های بزرگ...
سلام...
پس تو هم عین من سایلنت شدی بالاخره..
بیتت رو بنویس سر فرصت..
روزگار خاموشت کرده ولی من هلت میدم روشن شی! بنزین که تموم نکردی؟ این روزا تو همه هیات ها سهمیه ی بنزین زندگی میدن...
نا امید نبینمت گویای من!