نَنوشته‌ها

همه رفتند؛ من مانده‎‎‎ام و خدایم...

نَنوشته‌ها

همه رفتند؛ من مانده‎‎‎ام و خدایم...

تکرار یک واقعه!

دینگ دینگ دینگ

دانشجویان عزیز و گرامی؛

به لحظات ملکوتی «اشتباه (غلط) کردم از ترم بعد می‌خوونم» نزدیک می‌شویم...

 لطفاً کمربندهایتان را بسته،  و تا پایان امتحانات برای من هم دعا کنید!

دینگ دینگ دینگ....



 

پ.ن: عکس فوق برای تلطیف فضای پر التهاب روزهای امتحان می‏باشد!

نظرات 9 + ارسال نظر
farnam جمعه 16 دی‌ماه سال 1390 ساعت 11:42 ق.ظ http://se7enboys.blogsky.com

سلام وبلاگ زیبا و جالبی داری
اگه خواستید می تونیم تبادل لینک کنیم!
خوشحال میشم به من هم سر بزنی!!

سلام
خودت خسته نشدی از بس به این و اون گفتی وبلاگت «زیبا» و «جالبه»
خواستی «با من تبادل لینک» کن؟


حداقل یکم خلاقیت..یکم نو آوری..
تو این چهار پنج سالی که من زدم تو کار وبلاگ، از بس این جمله رو خوندم اینطوری شدم:

افسانه جمعه 16 دی‌ماه سال 1390 ساعت 11:53 ق.ظ http://gtale.blogsky.com

سلام
شمارش معکوس آغاز شده

سلام
بله
اونم چه شمارش معکوسی....

گویای خاموش جمعه 16 دی‌ماه سال 1390 ساعت 04:02 ب.ظ

به نام خدا

سلام

خدا حفظت کنه دختر خوب، این چه طرز حرف زدنه؟! :((( (پس شکلکات کو؟!)

من چی بگم که مجبورم دو سه روز برم اهواز :(
همه ی کارام مونده، هنوز ریسرچم رو ننوشتم آخر ترمی!!

سلام

خیر ببینی ننه
شکلکام که اینجان
بعدشم حرف زدن من چه اشکالی داره خو؟

خو من چی باید پرویوزال بنویسم و هنوز متدم اشکال داره!

منم همه ی کارام موندن خو!
:)
اشکال نداره ...
از ترم بعدی میخونی...
:دی

گویای خاموش جمعه 16 دی‌ماه سال 1390 ساعت 04:07 ب.ظ

به نام خدا

سلام مجدد


راستی یادم رفت بگم!

وبلاگ زیبا و جالبی داری.
اگه خواستی می تونی لینکم کنی، ولی من عمراً که محلت بذارم :دییییییییییی

(ای وای الآن می ری چک می کنی می بینی که مدت هاست لینکت کردم )


پ.ن. به سلامتی شکلکاتم برگشتن!

سلام
مرسی!
ولی عمرا اگه من لینکت کنم!

اصلا دلم میخواد ننوشته هام بی لینک بمونه حتی وبلاگ قند عسلم اینجا لینک نکردم!
:دی

ولی من هر وقت دنبال وبلاگ یکی از بچه ها بگردم میام توی وبلاگ تو دنبالش؛
:)

گویای خاموش جمعه 16 دی‌ماه سال 1390 ساعت 09:32 ب.ظ

به نام خدا

سلام

لحنت چیزیش نیست، فقط سکته آوره :دی
لااقل اولش می نوشتی بیمارای قلبی نخونن :دی

اونم می دونم کلاً لینک نمی کنی، فقط خواستم با نظرگذار ثابتت همراهی کنم!

نازی وبلاگ قندعسل رو مییییییییییی خوام!

سلام

بله متوجه شدم که خواستی با اون روی نرو من ران کنی!
(جمله رو داشتی!)


نه دیگه؛ وقتی قلب من که با باطری کار میکنه میکشه امتحانای اخر ترم رو..یعنی تو هم میتونی دووم بیاری!

منو ببین خوشحال و خندان باید هفته ی بعد پروپوزال نهاییم رو بدم و نشستم دارم با تو جک میگم و میخندم
قند عسلم وبلاگش درباره ی چهارده معصومه...منتهی من وقت نکردم براش ب آپم...
خودش متنش رو مینویسه و تایپ می کنه...من می آپم براش!
تعامل سازنده

ستایش شنبه 17 دی‌ماه سال 1390 ساعت 09:52 ق.ظ http://http://nobodylovesme.blogsky.com/

خوب ما که تازه دانشجو شدیم از این تجربه ها نداریم

خب این ترم تجربه می کنین!
:دی

البته شما شاگرد زرنگین! شاگرد زرنگ تقلبی! همه ی درساتون رو قبلا خونده بودین دوباره دارین ساده ترش رو میخونین! پس شما حساب نمیشین هنو

آرسو شنبه 17 دی‌ماه سال 1390 ساعت 06:53 ب.ظ

شامل من نمیشه
چون سرم دیگه جا نداره که به سنگ بخوره و این ترم از اول ترم درسامو مثل بچه های خ.خ خوندم

سسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسلام ارسوی نازنین..
از این ورا
راه گم کردی؟ یا دلت به حال ما دانشجویان درس نخونده سوخت؟

آفرین که دانشجوی منضبط و خوبی بودی

باران دوشنبه 19 دی‌ماه سال 1390 ساعت 10:07 ب.ظ

سلام

تو امتحاناتو خوب بده منم قول میدم این دفه که اومدم تهران یه جایزه خوب واسه ت بیارم خواهر کوچولو
البت اگه تا اون وخ که نیت کردم بیام زنده موندم

فک نکن نمایشگاه مطبوعات سال نود و یکو میگما

راستش نیدونم چرا انقد کم طاقت شدم؛ نیدونم چرا انقد دلم تنگ دیدن بچه هاس

تو نمایشگاه که خیلی خوب نبودی، دوس داشتم یه بار دیگه ببینمت ؛ وقتی کاملا سرحالی، مثل اولین بار که دیدمت؛ شیطون و پر جنب و جوش و ...

هی! واقعا دل تنگتم آبجی کوچولو [ آیکن گریه ناشی از دلتنگی نداره که- این بلاگ اسکای چیه آخه... ایش!]

سلام..
آخی حس کوشولویی بهم دست داد! چی میشد دوبره جوون میشدیم! هییییییییییییییی روزگار!

اصلا فک نمی کنم نمایشگاه سال نود و یک رو میگی! مطمئنم! فک کردن نداره دیگه!
:دی

اون جنب و جوش ها مال کار خبر بود...چقدر دلم تنگ شده براش!

شایدم مال ججونی بود! هر سال پیرتر میشیم کم انرژی تر طبیعتا!
راستی
جایزه برام چی میخری حالا؟ ببینم ارزشش رو داره درس بخونم یا نه

سیاوش دوشنبه 19 دی‌ماه سال 1390 ساعت 11:05 ب.ظ http://dead-hours.blogfa.com

شما پیکار داری با این بنده خدای پایینی؟
چرا تو ذوق می زنی؟
خب بنده خداها لینک می خوان
شما برا بقیه دانشجوها دعا کردین؟؟؟

نه سیاوش خان
من با احدی پیکار ندارم حتی این بنده ی خدای پایینی
ولی به همه توصیه میکنم خلاقیت به خرج بدن!

شما عینک بدینی رو در بیار و بعد نوشته های من رو بخون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد