طیاره مینشیند روی زمین و همه صلوات میفرستند؛
اینجا همه بچه هیئتیاند؛ از همان نسل قدیم که وقتی اتوبوسشان میرسید مشهد، همه صلوات میفرستادند.
برای رسیدن به کربلا باید از «پدر» اجازه بگیری و نخست، محضر او ادب کنی.
پایم به خاک نجف رسیده ولی هنوز باورم نمیشود که رسیده باشم به بهشت...صبر باید؛ باید چشمهایم، همین چشمهای خطاکار، به ضریح برسند حداقل...
ظهر است و هوا گرم؛ همه بیتابند و اتوبوس میگذرد از کنار صحنی که به نام حضرت زهرا (س) در دست احداث است و گنبد را میبینی... و چشمها میبارند.
تو در تصوراتت، عظمت حرم رضوی را میچینی؛ اما ایوان نجف از آن چه فکر میکنی سادهتر است؛ مثل خود مولا...مثل خدای شبهای کوفه.
میایستی کنار درب ورودی؛ میخواهی اذن دخول بخوانی؛ میخواهی قلب و روحت را فراخون بدهی تا باشند؛ اما اذن دخول؟
قلبت تو را میکشاند داخل؛
روحت بیتاب آغوش پدر است...
به ضریح چنگ میزنی و خود را میاندازی در پناه اولین مظلوم عالم؛
اینجا حریم کسی است که غربت شیعه را معنا میکند؛ اینجا محضر مَحرمی است که از هر دردی که سخن بگویی؛ میدانی خوب میداند!
و تو بیدغدغه همهی دردهای روحت را میریزی در دامانش.
پ.ن1: شب اول محرم است و اولین شب جمعه؛ هیاتهای عزاداری در صحن پدر داغدارش عزاداری میکنند؛ طنین «حیدر» در صحن میپیچد و حس عجیبی وجودت را در بر میگیرد.
پ.ن2: دوست داری اینجا میلیاردها بار به مولایت سلام دهی؛ به ازای همهی آن حرامیهایی که جواب سلام امیرالمومنین را ندادند...
پ.ن3: آسمان نجف پر از پرنده است؛ پرندهها در گروههای مختلف آسمان را پر کردهاندِ.
پ.ن4: و اگر نبود شوق دیدار کربلا، چه جانکاهتر بود خداحافظی با «امیرالمومنین».
لااقل فعلا نمی تونم چیز دیگه ای بگم..
سلام بر مولا و زائرینش
حس ها متفاوت ...
چه سخت بود و سنگین حرمش
تماما هیبت و ابهت
آیینه تمام نمای جلال خدا
خرد می شوی و حقیر و حقیرتر و حقیرتر و تنها و در تنهایی خودت با وجود جمعی که لبیک یا علی گویند، می خوانی
انت الغنی و انا الفقیر و هل یرحم الغنی الا الفقیر؟
معرفتت پایدار
سلام
حس ها متفاوت؛ خیلی هم متفاوت!
انشالله دوباره روزی ات شود
سلام
( هنوز اسامی رو نداشتن)
![](http://www.blogsky.com/images/smileys/024.gif)
![](http://www.blogsky.com/images/smileys/017.gif)
![](http://www.blogsky.com/images/smileys/006.gif)
زیارت قبول خانوم
خدا رو شکر سلامت برگشتی
اون روز که توی سامرا به اتوبوس ایرانیا حمله کرده بودن دلم خیلی شور افتاد
سایتها خبر رو خیلی نگران کننده انعکاس داده بودن: 8 نفر زخمی شدن و یه نفر شهید شده، و اون یه نفر خانم می باشد
فک کن من چه حالی بودم تا وقتی اسامی رو بزنن!
آخه اون پستی که قبل از رفتنت گذاشتی یه جوری بود که بهت میومد شهید شی
پیامکم زدم جوابی ازت نیومد
نا مردی بود تو قبل از من شهید شی
سلام
اره خط همراه اولم خاموش بود؛
بوی شهادت می دادم؟ نشد متاسفانه دیگه!
کو رزق شهادت؟
هییییییییییییییی روزگار!
امیدوارم قبل از تو شهید شم؛ تو برام نماز وحشت بخونی
زیارت قبول
آه که چقدر دل تنگ نجفم
انشالله قبول باشه
اره؛ نجف خییییییییییییییلی چسبنده است...
خیلی دل وا میشه
خیییییییییییییییییییلی
سلام انشاالله زیارتت قبول باشه
حتی زیارت کربلا نمی گذارد از نجف دل کند
دلم مولایم را میخواهد
زیارت به حق
هر چند که ناتوانم
یا امیرالمومنین
...
سلام
انشالله
انشالله به زودی زود دوباره نصیب و روزی خودت بشه
به نام خدا
![](http://www.blogsky.com/images/smileys/001.gif)
![](http://www.blogsky.com/images/smileys/001.gif)
السلام علیک یا امیرالمؤمنین...
-------
سلام
"قلبت تو را میکشاند داخل؛
روحت بیتاب آغوش پدر است...
به ضریح چنگ میزنی و خود را میاندازی در پناه اولین مظلوم عالم؛
اینجا حریم کسی است که غربت شیعه را معنا میکند؛ اینجا محضر مَحرمی است که از هر دردی که سخن بگویی؛ میدانی خوب میداند!
و تو بیدغدغه همهی دردهای روحت را میریزی در دامانش."
بدجوری دلم خواست...
--------
ینی هرکار می کنم فوقش بتونم نقل قول کنم از متنت...
خاموش شدم رسماً...
سلام
سکوتت گویاست؛ میتونی خاموش باشی همچنان
به نام خدا
سلام
زیارت قبول
میخوام یه بنر مجازی درست کنم بزنم تو وب :)
سلام
قبول نیست؛ باید پیش از اومدنم بنر رو نصب می کردین
:دی
سلام
زیارت قبول:)
سلام
ممنونم
"وصف العیش، نصف العیش" برای ما اهالی وادی حسرت
انشالله به زودی زود، عازم کربلا بشید
خوبی؟ :)
نمی دونم...
یه سری میگن ادم خوبی هستم!
خب یه سری هم میگن ادم خوبی نیستم!
خودم هم نمی دونم خوبم یا نه!
خدا می دونه!